علم، عقل، دین

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

نسخه متنی -صفحه : 396/ 202
نمايش فراداده

گرفته اند و خداوند هم براي همين (انسانهاي مستحق رحمت است که) آنان را آفريده است.

دلالت آيه بر اينکه خداوند در خلقت جهانيان هيچ ضرورتي نداشته تنها بخاطر رحمتاش آنان را آفريده است.

و يا حديث صفات و افعال خداوند نسبت به ذات اش: اما از صفات پروردگار آنچه از «ذات او»، انتزاع مي‌شود واجب است مثل علم و قدرت اش اما آنچه از «افعالش»، انتزاع مي‌شود مثل صفت خلقت، صفت رازقيت، صفت عفو و صفت اراده و غيره همچون خود افعال اش حادث و ممکن است و هيچ تناقض عقلي ميان «وجوب ذات اش» و «امکان افعالش» نيست.

تناقض در تصور غلط از وجود خداوند است که در تفکرات ارسطوئي، افلاطوني وجود دارد- اما تصور تناقض ميان ذات خداوند و صفات اش در تفکرات نوعاً غربي، بخاطر رسوب تفکرات ارسطوئي در ذهن آنها است و يا تصورات غلط مسيحي که خالق را با مخلوق در صفات اشتباه گرفته اند و خواستند صفات خداوند را همچون «علت هاي طبيعي و غيرمختار» همسنخ صفات مخلوقات بگيرند در علم اش در مهر محبت اش و غيره و لذا به تناقض افتاده اند ولي بايد توجه داشت همچنانکه وجود خالق غير از وجود مخلوق است و وحدت وجود خالق و مخلوق که افلاطونيان چنين مي‌انديشند و همسنخ بودن وجود خدا با وجود مخلوق که ارسطوئيان چنين مي‌انديشند، غلط است که شرح اش گذشت همچنين صفات خدا غير از صفات مخلوق است و اگر درست معني صفات را انسان بفهميد هيچ تناقضي ميان آنها و ذات خداوند نخواهد يافت همچنانکه هيچ تناقضي ميان تعدد افعال و امکان وجودي