اينکه روشن شد همچنانکه ما «علت» را تقسيم ميکنيم به علت ارادي و علت طبيعي همچنين «علت ارادي»، هم تقسيم ميشود به فاعل مختار همچون انسان و علت حال غير فاعل مختار که حيوانات باشند که مجبور به تبعيت از غريزه اند و فعل در فاعل مختار لازمه وجود فاعل نيست بلکه لازمه انتخاب فاعل مختار است اما فعل در غير فاعل مختار همچون حيوانات و آتش، هميشه، لازمه اصل وجود خارجي آنها است و از وجود خارجي آنها، لاينفک است.به عبارت ديگر، فعل در فاعل مختار لازمه وجود فاعل مختار نيست و لازمه اختيار و انتخاب فاعل مختار است که ممکن است آن را، انتخاب بکند و ممکن است انتخاب نکند و ممکن است در زمان و مکان و موردي خاص آنرا، انتخاب بکند و ممکن است چنين انتخاب نکند و حتي در خداوند افعال اش به همين طور است که توضيح اش گذشت در فاعل مختار، سنخيت ضرورت ندارد و لذا در حالي که ذات مقدس اش بسيط لايتغير است، انتخاب خلقت از طرف خداوند هيچ ضرورت و وجودي نداشته تنها رجحان وجود مخلوقات و اولويت خلقت آنها بر ترکشان زمينه اي بوده که خداوند از روي تفضل، وجود جهان و جهانيان را به انتخابي ازلي انتخاب کرد و بر همان اساس انتخاب ازلي اش، اراده ايجاد آنها را نمود و پس از اراده ايجاد، ضرورتاً وجود فعل محقق شد.و مازالوا مختلفين الا من رحم ربک ولذلک خلقهم.بشرها با هم پيوسته اختلاف ميکنند مگر آنان که مورد رحمت خدايت قرار