گفتيم يكي از مكتبهاي شناخت شناسي، مكتب حس گرائي مطلق است. اين مكتب ميگويد: شناخت، مساوي است با شناخت حسي، كه از طريق حواسپنجگانه وارد ذهن ميشود. طرفداران اين مكتب در قديم سوفسطائيان بودند. نوعاً حسگرائي مطلق به شكگرائي، منتهي ميشود. شخصيت برجسته سوفسطائيها، پروتاگوراس، مورد احترام آنان بود. در نوشتههاي درسي سقراط، گفتگويي است بين سقراط و تئودوروس. تئودوروس، از طرفداران پروتاگوراس است كه با افكار پروتاگوراس آشنا ميباشد. سقراط از او ميپرسد: شناخت چيست؟ تئودوروس ميگويد: شناخت، منحصر به حس است.به عبارت ديگر، «شناخت» نزد سوفسطائيان يعني «شناخت حسي». يعني ديدن، شنيدن و.... (بهعبارت سوم شناخته شده، يعني محسوسات پنجگانه خارجي