سوئن برن
اگر آني که در آن، خداوند پي اين امور، علم دارد با ديروز و امروز و فردا همزمان باشد، در آن صورت اين روزها با يکديگر همزمان خواهند بود بنابراين ديروز و امروز و فردا يکي خواهند بود بديهي است که اين سخن مهمل است.(1)(يعني سوئن برن از مهمل دانستن اين قضيه، ميخواهد نتيجه بگيرد که خدا بي زمان نيست داخل زمان و مکان جهان است) .نقد
پاسخ ما به سوئن بردن اين است که سوئن برن خدا را در اين استدلال، زمان مند و داخل زمان فرض کرده و لذا يه تناقض افتاده است و علم خدا را نيز تفسير به زمان کرده و لذا گفته آني (= زماني) که خداوند در آن آن (= زمان) به امروز و ديروز، فردا علم دارد و به تناقض افتادن اين ادعا هم بخاطر اين فرض غلط است زيرا علم خدا همچون ذات اش زماني و در زمان نيست تا بگوئي در کدام از زمان ها علم داشته است و اينکه زمان علم او با کدام از اين1. همان کتاب چالزتاليا فرو- ترجمه رحمتي صفحه 272.1