نکته پنجم ـ شناخت دين از طريق انگيزه آورندگان دين است
بنابر اينکه دين را بمعني عام بگيريم که همه اديان بزرگ جهاني را شامل شود در نتيجه همچنين ميتوانيم «آوردندگان دين» را به «آورنده دين الهي» (يعني از طرف خدا) همچون دين يهود و مسيحيت و اسلام و «آورنده دين بشري» همچون دين بودا، تقسيم کنيم البته آورنده دين يهوديت و مسيحيت را ميتوان خدا ناميد (بنابر فرض وجود خدا و قابل اثبات بودن آن هم) نسبت به آن مقدار اين شرايع که مورد تحريف بازماندگان آنها قرار نگرفته باشد و گرنه در همين اديان الهي اگر تحريف ها و بدعت هايي در شريعت بدست پيروان انجام گرفته باشد انگيزه آن هم ميبايست به عنوان انگيزه بشري، تجزيه و تحليل شود و هيچ شکي در اين نيست که انگيزه بشري نوعاً و غالباً همان منافع شخصي بدعت گذاران است و احتمال ضعيفي هم دارد که انگيزه، به خيال بدعت گزار، خدمت به بشر يا به نژادي خاصي و يا گروهي خاص باشد در حالي هدف آورنده اصل دين هم در دين هاي ايجاد شده توسط بشر نيز همچون شخص بودا و امثال او نيز ميبايست همان انگيزه شخصي منافع شخصي باشد که کارهاي بشري نوعاً با چنين انگيزه هايي انجام ميگيرد و احتمال ضعيف هم هست که شايد هدف آنها هدايت بشر باشد بآنطور که آنها خيال ميکردند هدايت است، البته از آنجا که در طبيعت بشري، آن دو وضعيت هستند، (و لذا روز به روز تکامل مييابد و به کشفيات آنها اضافه ميشود) کمبود و نارسايي هاي چنين ادياني، امري عادي و طبيعي است و نيز کشف اموري خلاف علم روز و عقل در اين