البته آنطور که سابقاً گفتيم تفسير و تاويل در مرحله اول و به طور اخص مربوط ميشود به «معاني لفظي»، يعني معاني که گوينده يا نويسنده از ايجاد آن الفاظ خاص در نظر داشته به شنونده و خواننده منتقل کند و مقصودش را توسط اين الفاظ به ديگران بفهماند.لکن تفهيم معاني، هرگز اختصاص به الفاظ ندارد و ساير حرکات و علامت هاي غير لفظي را هم که براي تفهيم معني خاصي، وضع شده شامل ميشود مثل تفهيم معني توسط حرکت سر به طرف جلو و پايين بمعني آري، بله، تصديق و تاييد و حرکت سر بسمت بالا و عقب، به معني خير، نه، ردّ و عدم قبول و همچنين در بعضي از حرکت دستها و غيره اشارات و معاني قراردادي وجود دارد البته اشاراتي هم داريم که ميتوان اشارات طبيعي و غير قراردادي ناميد که در تمام زبانها رائج است و آنرا زبان بين المللي اشاري مينامند.در هر حال تفهيم معني، اختصاص به ايجاد حرکات ندارد و گاهي رنگها نيز معني خاصي براي خود دارد مثل پوشيد لباس سياه، يا آويزان کردن پرچم سياه که علامت عزا و مصيبت داشتن است و يا روشن شدن چراغ راهنمايي قرمز در جلو راه به معني لزوم توقف و چراغ سبز، علامت جواز حرکت است و گاهي تصاوير خاصي براي تفهيم معاني خاص وضع شده مثل علائم رانندگي و يا حتي در نقاشي و هنر نيز گاهي تفهيم معناي خاصي مورد نظر ايجاد کننده آن است مثل کاريکاتور کشيدن ها که نوعاً در آنها تفهيم معني خاص وجود دارد و يا بعضي تئاترها علاوه بر هدف تفريح و نمايش، قصد تفهيم انتقادي خاص به دولت و يا مردم و غيره را دارند.