مكتبهاي مختلف شناختي
1 - مكتب حس گرائي مطلق
اين مكتب، شناخت را مساوي با شناخت حسي (=شناخت محسوسات) ميداند: همچون سوفسطائيان و پروتاگوراس.(1)2 - عقلگرائي ارسطوئي
اين مكتب علاوه بر شناخت حسي، به شناخت عقلي هم معتقد است؛ لكن ظاهراً شناخت عقلي را از شناختهاي بعد از شناخت حسي، ميداند: همچون(2) ارسطو، هيوم و كانت... يعني اين مكتب، سرچشمه نخستين شناخت را منحصر به شناخت حسي ميداند.(3)1- مجموعه آثار افلاطون، قسمت گفتگوي سقراط با طرفداران پروتاگوراس.2. مراجعه شود به آثار افلاطون، جلد 5، بحث شناسايي.3. اصول فلسفه و روش رئاليسم علامه طباطبايي، ج 2: «نظريه ارسطو» در باب اصول معرفت، شامل دو قسمت اصلي زير است «1- ذهن در ابتدا، داراي هيچ معلوم و معقولي نيست تمام تصورات كلي و جزئي در همين جهان بعد از تولد حاصل ميشود 2- ادراكات جزئي، مقدم بر ادراكات كلي است» -
سندي در دست نيست كه آيا ارسطو قسمت دوم نظريه خويش را درباره جميع معلومات و معقولات داشته يعني حتي آن قسمت از تصورات عقلي را كه در منطق خويش آنها را «بديهيات اوليه» خوانده از همين قبيل
ميدانسته است و عقيده داشت كه «بديهيات اوليه» نيز مسبوق به ادراكات جزئيه حسيّه است و يا اينكه آن عقيده را در خصوص ماديات داشته و اما بدهيات اوليه بدون دخالت ادراكات جزئي براي عقل حاصل ميشود...، چاپ پنجم، سال 1367، ص 13-14.