2- نوع دوم از عليت
عبارت از علت آگاه غير مختار است كه تنها بر اساس غرايز اراده ميكند، همچون حيوانات.3- «نوع سوم علت» همان «فاعل مختار» است
همچون انسان كه ميان حكم عقل و غريزه، مختار است، در مواردي كه ميان حكم عقل و ميل غريزي، تضاد واقع ميشود، كدام را اختيار كند. ضمناً مَن انديشنده، <مَن بسيط> هستم كه نصف نميشوم. پس فاعل انديشه در تمام عمر همان مَن خواهد بود. او واحد بسيط مستمر است. <افعال> فاعل مختار، مختلف است. فاعل مختار، در يك زمان، كارهاي مختلف انجام ميدهد، در ضمن اين كه واحد مستمر بسيط است؛ ولي هر آن، تفكر او عوض ميشود. اگر از او درخواستي شود، ميتواند بگويد، نه، آري. اگر يك انسان قول داد قراردادي را امضا كند، گاهي او را تا پاي امضاي قرار داد ميبرند، ولي او امضا نميكند. ميگويد: پشيمان شدم. چرا؟ چون فاعل مختار است. در فاعل مختار، <سنخيت> بين علت و معلول، نيست.1- اخلاص/4و5.