دو- تصور ارسطوئيان
ارسطوئيان عقيده دارند خدا علت نخستين و محرك اول جهان است. يعني خدا كسي است كه اين حركتهاي جهان از او شروع شده است. آنان نوعاً اين گونه استدلال ميكنند: هر حركت از حركت قبلي سر چشمه ميگيرد، تا به اولين حركت و محرك اول برسد. آنان عقل را محركي ميدانند كه متحرك نيست. خود عقل حركتي ندارد؛ ولي حركتهاي ديگر را به وجود ميآورد. به حيوان و انسان مثال ميزنند كه اراده آنها، همه از عقل(1) شروع ميشود. عقل خود، جابهجا نميشود، ولي بدن را جابهجا ميكند. - محرك اول و علت نخستين، يكي از تصورات مربوط به خدا است. كه در غرب هم افرادي بر آن تأكيد ميورزند. اشكالاتشان هم بيشتر بر همين تصور، استوار است؛ مانند اشكال هيوم كه ميگويد: «قانون عليت اين است كه همانطور كه معلول پديده است، علت هم پديده است.» اين تفكر غلط از ارسطوئيان ريشه ميگيرد. آنان سنخيت را به همه علت و معلولها حتي به فاعل مختار و خدا هم تعميم ميدهند، بنابر تعميم قانون سنخيت، نميشود معلول كه پديده است باشد، ولي علت آن پديده نباشد.ارسطوئيان از اين اشكال به اشكال «ربط بين حادث و قديم»، تعبير مينمايند و خود از پاسخ به آن، عاجزند.
1- نزد ارسطو كه در كتاب متافيزيكاش ميگويد همه جانوران داراي عقل هستند كه اراده آنها از عقلشان ايجاد ميشود.