نقد مكتب افلاطون - علم، عقل، دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علم، عقل، دین - نسخه متنی

سید محمدرضا علوی سرشکی؛ مقرر: سیدعباس طباطبائی فر؛ ویراستار: سید محمدرضا حسن زاده طباطبائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چگونه چنين روحي، فوق زمان و مكان، با جسم ارتباط برقرار مي‌كند.

اشكال ديگر بر فلسفه ارسطو تعميم سنخيت به فاعل مختار است. ارسطو سنخيّت را در هر عليّتي، لازم مي‌داند، حتي در فاعل مختار، حتي در خدا؛ در نتيجه اين اشكال پيش مي‌آيد كه اگر خدا قديم است و جهان حادث، پس چگونه خداوند مي‌تواند با عالم رابطه برقرار كند. چه سنخيتي و شباهتي ميان حادث و قديم است. توضيح اين اشكال، را پيش از اين به طور مفصل بيان کرديم.

نتيجه آن که بر اساس اصول و مباني نظريات ارسطوئي، شناخت خدا، به دلايلي كه گذشت، ممكن نيست.

نقد مكتب افلاطون

افلاطون، بر خلاف ارسطو، شناخت عقلي را بعد از شناخت حسي نمي‌داند؛ بلكه آن را بر شناخت حسي مقدم مي‌دارد. افلاطون مي‌گويد: عقل ما، همه چيز را مي‌دانسته، ولي به صورت كليات و مُثُل. آن‌طور كه در آثار افلاطون و نيز در كتاب ارسطو آمده است، مُثُل افلاطوني معلول خدا و موجودي خارجي، ولي كلي است اصل شناخت ما، كليات و مُثل هستند. اگر بر اساس نظريه افلاطون، شناخت را بر شناخت «جزئي حسي» و «كلي عقلي» تقسيم كنيم، باز «شناخت خدا»، جايگاهي ندارد؛ زيرا شناخت خدا، حسي نيست (چون خدا محسوس نيست) و نيز خدا، كلي هم كه نيست. لذا مُثُلي ندارد تا از طريق مُثل، شناخته شود. گفتني است نزد افلاطون حصول هر شناختي به مُثل باز مي‌گردد.

نظريه افلاطون درباره مُثُل، از اساس باطل است؛ زيرا اگر مُثل را تصورات كلي در نظر بگيريم، در حقيقت يعني تصور كلي در ذهن خدا. حال آن که خدا تصورات ذهني

/ 396