احزاب و تشکیلات سیاسی در ایران

ل‍طفع‍ل‍ی‌ ل‍طی‍ف‍ی‌‌ پاکده؛ ت‍ه‍ی‍ه‌‌ ک‍ن‍ن‍ده‌: پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی

نسخه متنی -صفحه : 68/ 8
نمايش فراداده

كشورهاى جهان سوّم حمايت مى كنند.

راه حل

بـا تـوجـه بـه اين كه سيستم تك حزبى هم معمولاً ملازم با ديكتاتورى حزبى و استبداد جمعى اسـت ، تـنـها راه باقيمانده وحدت عقيدتى جامعه است . در اين راستا، يك ملت بزرگ در عين آزادى كـامـل سـيـاسـى مـى تـوانـد انـسـجـام داخـلى خـود را هـم حـفـظ كـنـد و از نـفـوذ عـوامـل خارجى ـ كه مى كوشند سر رشته تشكلهاى سياسى را در دستهاى مخفى خود نگهداشته و آن را به ميل خود بچرخانند ـ محفوظ بماند.

مـلت مسلمان ايران با اعتقادات عميق اسلامى و بدون حضور احزاب خود محور سياسى توانست هشت سـال جـنـگ تـحـميلى را با انسجام كامل و آزادى سياسى شايسته همراه با غرور و پايمردى پشت سر بگذارد.

زمينه هاى فكرى پيدايش احزاب و تشكيلات سياسى در ايران

حدود يك قرن است كه انواع و اقسام احزاب سياسى در خاك ايران ، نشو و نما پيدا كرده اند. اين امـر عـلل مـخـتـلفـى از نـظـر فـكـرى و سـاختار اجتماعى داشته كه در درس حاضر به بررسى عـلل فـكـرى آن مـى پـردازيـم . اصـلى تـريـن زمـيـنـه و عـلّت تـشـكـيـل احـزاب در ايـران را ورود افـكـار بـيـگـانـه بـه ايـن سـرزمـيـن تـشـكـيـل مـى دهد. (12) اين افكار چه به طور مستقيم و چه به واسطه واكنشهايى كه در مـيـان تـوده مـردم ، روحـانـيـت و ساير اقشار برانگيخته اند، غالبا نقشى ويرانگر داشته اند و زمـيـنـه هـاى نـفـوذ سـيـاسـى و اقـتـصادى بيگانگان را فراهم كرده اند. در اين درس به معرفى راويـان افـكـار بـيـگـانـه در ايـران ، روشـهـاى انـتـقـال ، وسـايـط انتقال و انواع افكار بيگانه وارداتى خواهيم پرداخت .

راويان افكار بيگانه در ايران

1 - تـحـصـيـل كـردگـان غـرب :

تـعـداد قـابـل مـلاحـظـه اى از جـوانـان ايـران ، طـى صـد سـال گـذشـتـه ، جـهـت فـراگـيـرى عـلوم و فـنون روز به غرب رفتند. گروهى از آنان ، تحت تاءثير ترقّيات صنعتى غرب ، دچار از خود بيگانگى شده ، تماميّت فرهنگ غرب را با جان و دل پـذيـرا شـدنـد و بـه عـقـائد انـسـان ساز خود نيز پشت پا زدند. زمانى كه اينان به ايران بـرگـشـتـنـد، در قـالب نـويـسنده ، مترجم ، روزنامه نگار، استاد دانشگاه ، فيلمساز يا فيلمنامه نـويـس و ... فـرهـنـگ و افـكـار بـيـگانگان را در جامعه اسلامى ايران ترويج كردند و به طور ناخود آگاه نقش ستون پنجم غرب را در ايران بازى كردند.

2 - هياءتهاى تبليغى :

هياءتهاى متعدّدى از كشيشهاى غربى و مبلّغان افكار گوناگون بيگانه ، در قرن اخير به ايران مسافرت كرده اند و از طريق تبليغات گوناگون ، انتشار نشريات ، سـاخـت بيمارستانها و درمانگاهها، اجراى برنامه هاى هنرى و ... سعى كرده اند تا افكار خود را بـه جـامـعه ايران منتقل سازند. بسيارى از اين هياءتهاى تبليغى ، داراى اغراض شوم سياسى و اعمال خلاف جاسوسى بوده اند.

3 - ديـپـلمـاتها:

تعداد قابل توجهى از ديپلماتهاى ايران كه جهت انجام ماءموريتهاى دولتى به خـارج از كشور مى رفتند و بر مى گشتند، سعى مى كردند از راههاى مختلف ؛ آشكار يا پنهان ، افكار وارداتى را در جامعه ترويج نمايند. همچنين ديپلماتهاى خارجى كه هر يك مدّتى در ايران ماءموريت داشتند، به طور طبيعى افكار و رسوم خود را در جامعه ايران منتشر مى كردند. مسابقه ديـپـلمـاتـهـاى كـشـورهـاى قـدرتمند براى جلب افكار عمومى به كشور متبوع خود، به ويرانى بيشتر فرهنگ اصلى ايران كمك مى كرد.

4 - سـاير راويان :

مستشاران خارجى ، جهانگردان ، خبرنگارانى كه به خارج مى رفتند و يا از خـارج به ايران مى آمدند، ورزشكاران ، هنرمندان ، بازرگانان و ساير افرادى كه بنحوى با خـارج در ارتـبـاط بـودنـد و يـا خارجيانى كه در اين ارتباط به ايران مى آمدند، در بسيارى از مواقع سبب و بانى ترويج افكار بيگانه در ايران مى شدند. ترقيات صنعتى چشمگير غرب و مقايسه آن با وضع زندگى اسفبار گذشته ، زمينه لازم رابراى پذيرش عمومى اين نويسنده ها فراهم مى كرد.