| 55 |
چون اگر خواستيم سخن از علت و معلول در ذهن طرح گردد ناچار چيزى بايد در ذهن حاصل شود تا به وصف عليت يا معلوليت متصف گردد و هرگز چيزى در خارج وجود ندارد كه مصداق و فرد ذاتى عليت يا معلوليت باشد همان طورى كه درباره حرارت و برودت فرد ذاتى موجود مى باشد بنابراين هرگز نمى توان از طريق حواس مفهوم عليت را به دست آورد چه اينكه هيچگاه نمى توان از راه حس قانون عليت و معلوليت را اثبات نمود . زيرا آنچه محسوس است اصل وجود دو
چيز همزمان با متعاقب يكديگر است و صرف همزمانى با تعاقب دليل عليت نيست چون بين علت و معلول علاقه ضرورى معتبر است يعنى امتناع جدائى معلول از علت .
و نيز علاقه معيت معتبر است يعنى استحاله جدايى علت از معلول . و هيچگاه حس توان درك اين معانى عقلى را ندارد لذا ابن سينا ( ره ) چنين فرمود :
و أما الحس فلا يؤدى الا الى الموافاه . وليس اذا توافى شيئان وجب أن يكون أحدهما سببا للاخر . والاقناع الذى يقع للنفس لكثره ما يورده الحس والتجربه فغير متأكد على ما علمت الا بمعرفه أن الأمور التى هى موجوده فى الأكثر هى طبيعيه و
اختياريه . ( 1 ) يعنى نه تنها ( حس توان اثبات آن را ندارد بلكه تجربه و تكرار همزمانى يا تعاقب دو
رويداد هم كافى نيست مگر آنكه حكم كلى از راه عقل استنباط گردد وگرنه عادت خواهد بود نه عليت .
و كيفيت دستيابى ذهن به مفهوم آن بزودى روشن مى گردد .
اما مطلب سوم اصل قانون عليت به هيچ وجه قابل اثبات حصولى و برهان مفهومى نيست چه اينكه با هيچ دليلى قابل نفى نخواهد بود چون هر گونه استدلال بعد از پذيرش رابطه على و معلولى بين مقدمات و نتيجه است . بنابراين اگر كسى خواست درباره مطلبى شخصا فكر كند يا با ديگرى بحث نمايد حتما بعد از قبول اصل .
1. الهيات شفا فصل اول از مقاله يكم .