| 56 |
عليت مى باشد چه اينكه اصل واقعيت نيز اين چنين است كه نه قابل اثبات مى باشد و نه در خور نفى بلكه أولى بالذات خواهد بود .
صدرالمتألهين ( ره ) چنين مى فرمايد :
و اذا ثبت مسأله العله والمعلول صح البحث و ان ارتفعت ارتفع مجال البحث . ( 2 )
گرچه اصل عليت هم بديهى است و هم مقبول ليكن تحقيق مهم در تبيين محور معلوليت معلول انجام مى پذيرد كه آيا مدار معلول بودن چيزى اصل وجود اوست به طورى كه هستى همسان با معلوليت بوده و وجودى كه معلول نباشد واقعيت ندارد چنانكه ماديون بر آن اند يا محور معلول بودن چيزى اصل وجود نيست بلكه وصف آن است چنانكه الهيون بر آن اند .
و اختلاف الهيون در اين است كه آيا وصف حدوث مايه احتياج معلول به علت است يا وصف امكان ماهوى يا وصف امكان فقرى . يا دقيقتر از همه اينها اصل عليت به تشأن برمى گردد و سخن از تشكيك وجود رخت برمى بندد و نوبت به وحدت شخصى وجود و تشكيك در ظهور نه در اصل وجود برمى گردد .
استدلال صدرالمتألهين ( ره ) هرگز براى اثبات اصل قانون عليت نيست بلكه براى بيان مدار معلوليت و تلازم ضرورى علت و معلول و امتناع انفكاك آنها از يكديگر است چه اينكه عنوان بحث وى نيز كاملا حاكى تعيين محور گفتگو مى باشد :
فصل فى وجوب وجود العله عند وجود معلولها و فى وجوب وجود المعلول عند وجود العله . ( 3 )
بنابراين نقد برخى از معاصران بزرگوار بر صدرالمتألهين ( ره ) و همچنين بر علامه طباطبائى ( ره ) وارد نخواهد بود . ( 4 )
اما مطلب چهارم مهمترين سرمايه جهان بينى همانا معرفت نفس است .
صدرالمتألهين ( ره ) درباره معاد شناسى چنين مى فرمايد :
و مفتاح العلم بيوم القيامه و معاد الخلائق هو معرفه النفس و مراتبها ( 5 ) و مفتاح هذه المعارف معرفه النفس . ( 6 )
2 . اسفار ج 3 ص 163 . 3 . اسفار ج 2 ص 131 . 4 . الأسس المنطقيه لاستقراء ص 112 .