حـقـوق بـاعـث مـى شـود كه نمايندگان با آزادى كـامـل و بـه دور از هـر گـونـه تـرس و مـلاحـظـه كـارى وظـايـف خـويـش را انـجام دهند. مصونيّت پارلمانى نمايندگان به دو شكل نمود مى يابد كه در اين جا بدان ها اشاره مى شود:
اصل 86 قانون اساسى در اين باره مى گويد:
نمايندگان مجلس در ايفاى وظايف نمايندگى در اظهار نظر وراءى خود كاملا آزادند و نمى توان آن هـا را بـه سـبـب نـظـراتـى كـه در مـجـلس اظـهـار كـرده انـد يـا آرايى كه در مقام ايفاى وظايف نمايندگى خود داده اند، تعقيب يا توقيف كرد.
يكى ديگر از مصونيّت هاى نمايندگان ، مصونيّت از تعرّض اسـت ، بـديـن مـعـنـا كـه اگـر نـمـايـنـده اى مـتـّهـم يـا مـرتـكـب جـرم شـود، انـجـام مـراحـل دادرسـى او داراى مـراحـلى اسـت . در چـنـيـن مواردى بايد مجلس از او سلب مصونيّت كند يا دسـتـگـيـرى و تـحـقـيـق و دادرسى با حضور نماينده اى ديگر از مجلس و با اجازه مجلس صورت گـيـرد.
امـا هـنـگـام بررسى اصل پيشنهادى مذكور برخى از خبرگان ، آن را امتيازى زائد و بر خلاف اسلام دانسته و با آن مخالفت كردند و در نتيجه به تصويب نرسيد. (38) سـؤ الى كـه مـطـرح اسـت ايـن اسـت كـه اگـر نـمـايـنـده اى مـرتـكـب جـرمـى شد، آيا بر اساس اصـل 86 قـانـون اسـاسـى ، مـصون از پى گيرى قضائى است ؟ رئيس قوه قضائيه ، آيت اللّه هاشمى شاهرودى در جواب خبرنگاران در اين مورد گفت :
مـصونيت مطرح شده در اصل 86 قانون اساسى از حيث اين كه مصونيّت قضائى يا شغلى است ، مـعـلوم نـيـسـت و بـا تـوجـه بـه ايـن كـه در ايـن بـاره فـقـط نـظـر تـفـسـيـرى شـوراى نـگـهبان قـابل قبول است لذا تا زمانى كه شوراى نگهبان نظر تفسيرى نداده باشد، قضات از برداشت و فـهـم خودشان از قوانين اساسى و عادى استفاده مى كنند و حكم قضائى صادر مى كنند... اگر مطلبى عنوان جرم بر آن بار شود مانند توهين به مسؤ لى ، اين مساءله نمى تواند در چارچوب وظـايـف نمايندگى قرار گيرد. و به هيچ وجه در قوانين جزايى مصوّب ، مصونيت شغلى (مانع ) اجراى وظيفه قانونى قاضى نمى شود. (39) واقـعـيـّت ايـن اسـت كـه نـه تنها به نمايندگان بلكه به هيچ يك ازمسؤ ولان نظام اعم از رهبر، رئيـس جـمـهور، وزيران و ديگر اعضاى بلندپايه كشور، مصونيّت قضايى داده نشده است . به هـمـيـن دليـل ، تـوهـيـن ، اهـانـت ، هـتـك حـرمـت به هر يك از افراد حقيقى و حقوقى و از طرف هر كس قابل پى گيرى و مجازات است . (40)
مـهـم تـريـن بـحـث دربـاره مـجـلس شوراى اسلامى ، مربوط به حدود وظايف و اختيارات و يا به تـعـبـيـرى ديـگـر، صـلاحـيت هاى اين نهاد مردمى است ؛ چرا كه مجلس شوراى اسلامى ايران ، مهم تـريـن و در واقـع مـى تـوان گفت پايه اصلى قوّه مقننه است . قانون اساسى جمهورى اسلامى ايـران ، بـه مـجلس شوراى اسلامى ، وظايف و اختياراتى واگذار كرده است كه در اين جا به مهم ترين آن ها اشاره مى شود.
قـانـونگذارى در نظام جمهورى اسلامى ايران جز در مواردى اندك كه مجمع تشخيص مصلحت نظام وضـع مـى كـنـد، حـقّ انـحـصـارى مـجـلس شـوراى اسـلامـى اسـت . در قـانـون اسـاسـى اصل 71 آمده است :
(مجلس در عموم مسائل در حدود مقرّر در قانون اساسى مى تواند قانون وضع كند.) پس ، مهم ترين وظيفه و اختيار مجلس ، تصويب قوانين عادى براى اداره كشور در تمام شؤ ون آن اسـت .
افـزون بـر قـانـونگذارى ، شرح و تفسير قوانين عادّى نيز از جمله وظايف مجلس شوراى اسلامى است .
در اصل 73 آمده است :
شرح و تفسير قوانين عادّى در صلاحيّت مجلس شوراى اسلامى است .
نـظـارت و ارزيـابـى بـر امـور كشور يكى ديگر از وظايف عمده مجلس شوراى اسلامى است . اين گـونـه نـظارت از يك طرف بيان كننده رابطه اين قوّه با قوّه مجريه است و از طرف ديگر، از نـمودهاى آشكار