مسيحيّت نيز به عنوان يك دين الهى و آسمانى صرف نظر از صحّت و سُقم گزاره هاى دينىواعتقادى اش از نظر اسلام و قرآن داراى برخى معتقدات دينى ، اعمّ ازاصول اعتقادى و فروع فقهى مى باشد. هر چند عمده اين معتقدات دينى دراصل طرح و سَبك ظاهرى بر همان اسلوب معتقدات دينى اسلامى است ، ولى در معنا و مفهوم ونيز در مصداق و عينيّت خارجى با آن ، تفاوت ها و اختلافات زيادى دارد. اين واقعيّتى است كهحتّى از ديدگاه آن دسته از پژوهشگران و انديش مندان دينى مسيحى كهسال هاى سال پيرامون دو دين مسيحيّت و اسلام ، تحقيق و پژوهش كرده ودر تقريب ديدگاه هاىاين اديان ، تلاش و كوشش كرده اند، پنهان نمانده و آن ها را به اعتراف در اين زمينه ، واداشتهاست .(229)
بر همين اساس ، در اين جا سعى بر اين است كه برخى از مهم ترين معتقدات دينى مسيحى را ازمنابع آن ها نقل كنيم و تا آن جا كه در وسع اين نوشتار است به بررسى و مقايسه آن ، با(معتقدات دينى اسلامى بپردازيم ، تا متربّيان و خوانندگان گرامى ، ضمن آگاهى از معتقداتدينى مسيحيان ، به جايگاه ارزشى والاى معتقدات دينى اسلامى در مقايسه با معتقدات مسيحيان نيز پى برده و بر استحكام عقايد دينى خود و پاسدارى از آن بيشتر بكوشند. امّا پيش ازپرداختن به اعتقادات اساسى آيين مسيحيّت ، دانستن (پايه هاى ايمان مسيحى ) ضرورى است .
از ديدگاه اسلام ، خداوند، پيام خود را كه پيام دين واحد وداراى جوهر واحدى است توسّطسلسله پيامبران ، فرستاده است . بر اين اساس ، هر يك از پيامبران الهى ، پيام خود را برشالوده پيام پيامبر پيش از خود، پايه گذارى كرده است ، تا اين كه خداوند، پيام نهايى وكامل خود را به وسيله خاتم پيامبران ، يعنى پيامبر گرامى اسلام (ص ) فرو فرستاد كه بيانكامل و جامع آن ، قرآن كريم است . بر اين مبنا، وحى الهى كه در سلسله پيامبران ، جلوه گرشده و در تعاليم و رسالت پيامبر اسلام (ص )كامل گرديده ، مى تواند اساس ايمان اسلامى به شمار آيد.(230)
امّا (پايه هاى ايمان مسيحى ) به شكل ديگرى است ، و آن اين كه بنا به اعتقاد مسيحيان(مسيحيّت ، بر ايمان رسولان عيسى ، استوار است )، و مقصود از (رسولان ) هم مجموعه اى ازشاگردان عيسى ، به ويژه هسته اصلى و مركزى آن ؛ يعنى دوازده تن حوارى مى باشد، كهعيسى مسيح ، آن ها را به پيروى از خود و مشاركت در رسالت خويش ، دعوت كرده است .
توضيح آن كه چون حضرت عيسى (ع ) طبق اعتقاد مسيحيان از جهان رفت ، شاگردان وحواريّون آن حضرت در بن بست فكرى ، قرار گرفتند، و تصوّر كردند پيشوا و معلم آنان درانجام رسالتش ناكام مانده و پيامش ناتمام گشته است ؛ از اين رو، دور از چشم يهوديان بهزارى و تضرّع به درگاه خدا پرداختند و از او طلب هدايت كردند؛ تا اين كه پس از سه روز،رستاخيز عيسى از قبر، صورت گرفت و هر كدام از شاگردان و ياران آن حضرت را در حياتدوباره (رستاخيز) ديده و از مواعظ و دستورهايش بهره مند شدند. رستاخيز عيسى ،چهل روز طول كشيده است ؛و در اين مدّت مجموعا پانصد نفر وى را مشاهده كرده و محضرش را درككردند. تا اين كه پس از 40 روز، آن حضرت براى هميشه از ديده ها پنهان شدند.
گروه حواريّون ، علاوه بر درك محضر عيسى (ع ) در رستاخيزش و فراگيرى تعاليم دينى ازاو، پس از ناپديد شدن وى ، براى تكميل آگاهى هاى دينى خود و آشنايى بيشتر به رسالت ووظايفى كه بر عهده داشتند، بار ديگر همراه حضرت مريم ، مادر حضرت عيسى به درگاه خدا،تضرّع و زارى كردند واز درگاهش استمداد كردند تا اين كه در يكى از اعياد يهود، يعنى (عيدگلريزان ) همگى به طور دسته جمعى (عمل روح خدا) را در خود تجربه كرده و قدرت روحخدا (روح القدس ) در آن ها حلول كرده و آنان از وى پر شدند.
پس از اين مراحل سير و سلوك عرفانى و كشف و شهود باطنى ، پايه هاى ايمان شان كه سنگبناى ايمان مسيحيان گرديده است ، استحكام يافت . خلاصه (پايه هاى ايمان مسيحى ) و بهتعبير ديگر، (پايه هاى ايمان رسولان ) كه در عيد گلريزان به دست آمد، عبارتند از:
1 (رسولان ) جامعه اى تشكيلدادند.(كليسا)
2 روح خدا (روح نبوّت ) بر آنان فرو ريخت .
3 براى بشارت دادن درباره عيسى انسان ، رسالت يافتند.
4 دريافتند كه خدا، عيسى را از مردگان برخيزانده و او را خداوند (يعنى مولا) و مسيح ، ساختهاست .
بنابر اين نگرش ، پايه هاى ايمان مسيحى (ايمان رسولان ) كه هسته مركزى ايمان مسيحى وچيزى غير قابل تبديل و تغيير است ، از نظر زمانى بر كتاب مقدّس (عهد جديد) تقدّم دارد؛ بلكهكتاب مقدّس ، زاييده و بيان كننده چنين ايمانى است . (در حالى كه ديديم در اسلام ، ايمان اسلامىنشاءت گرفته از كتاب مقدّس (قرآن ) و قرآن كه همه مطالب آن وحى آسمانى مكتوب است ،بيانگر و ترسيم كننده ايمان اسلامى است .) پس از بيان پايه هاى ايمان مسيحى ، به بررسى مهم ترين اعتقادات دينى مسيحى و يا بهعبارت ديگر، ديدگاه هاى مهمّ دينى اعتقادى مسيحيّت مى پردازيم .