در سرگذشت موسى(ع) وصفى دقيق از عظمت آفريدگارملاحظه مىكنيم و خداوند برتر از آن شمرده شده است كه به صفات آفريدههايى كه ضعف و ناتوانى بر آنها عارض مىشود، توصيف گردد، و اين هنگامى بود كه موسى(ع) از پروردگار خويش درخواست كرد بر او تجلّى كند تا او را ببيند و پاسخى را كه خداوند به موسى داد، قرآن برايمان بازگو مىكند:
«قالَ رَبِّ أَرِنِى أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانِى وَلكِن انْظُرْ إِلى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِى فَلَمّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» (21).
اين مطالب كجا و آنچه در كتب يهود آمده كجا؟ آنها خداوند را در نهايت عجز و ناتوانى شمردهاند و ادعا كردهاند كه خداوند تا طلوع صبح با يعقوب كشتى گرفت و بر او غلبه نيافت.(22)
«يهوه معبود ملّى يهود بوده كه در نظر آنها وى شخصى قاطع و جنگجو به شمار مىآمده است... بدين ترتيب، بركنار از گناه به نظر نمىآيد و زشتترين اشتباهى كه وى در آن گرفتارشده، آفرينش انسان بوده است، به همين دليل پس ازسپرى شدن فرصت آفرينش آدم، پشيمان مىشود و از اينكه طالوت (شائول) به پادشاهى برسد، شادمان مىگردد و او را هرلحظه آزمند و خشمگين مىديدى كه تشنه خونريزى است و حالاتى متغير دارد... او زنده است و به كسى اجازه ديدن بدن خود به جز پشتش نمىدهد.
جان كلام اين كه امتهاى گذشته در همه شؤون خود معبودى از جنس آدم مانند اين معبود يهود نداشتهاند.»(23)
1- آل عمران (3) آيه 56. 2- كهف (18) آيه 59. 3- عنكبوت (29) آيه 40. 4- قصص (28) آيات 39 - 40. 5- غافر (40) آيه 21. 6- اعراف (7) آيه 124. 7- همان، آيات 125 - 126. 8- حج (22) آيه 11. 9- اعراف (7) آيات 117 - 118. 10- طه (20) آيه 73. 11- قصص (28) آيه 5. 12- شعراء (26) آيه 22. 13- يونس (10) آيه 78. 14- شعراء (26) آيات 23 - 29. 15- دريوتون و ژاك وابذييه كتاب مصر، تعريب استاد عباس بيوى. 16- ويل دورانت، قصة الحضاره، ج2، ص156. 17- ويل دورانت، قصة الحضاره، ج2، ص156. 18- ويل دورانت، قصة الحضاره، ج2، ص156. 19- كتاب مصر. 20- قصة الحضاره، ص161. 21- اعراف (7) آيه 143. 22- ر.ك: سفر تكوين، فصل 32، آيات 24 - 30. 23- ويل دورانت، قصة الحضاره، ج2، ص340، ترجمه استاد محمد بدران.