همراه با پیامبران در قرآن

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

نسخه متنی -صفحه : 300/ 187
نمايش فراداده

اسب‏ها از مقابل وى عبور كرده تا از ديده‏ها پنهان شدند، ولى عشق و علاقه سليمان به اسب‏ها فرو ننشست، لذا دستور داد مجدداً آنها را دربرابرش حاضر كنند و خود به‏پاخاست و با دست خويش پاها و گردن آنها را نوازش داده و تيمار نمود و از اين كارها چند هدف را دنبال مى‏كرد:

اول

براى ارزش قائل شدن به آنها بود؛ زيرا اسب در آن زمان يكى از برجسته‏ترين وسايل و ابزار مقابله با دشمن به شمار مى‏رفت.

دوم

خواست نشان دهد كه وى به امور سياسى و مملكت دارى اهتمام فراوان دارد، به‏گونه‏اى كه بيشتر كارها را خود شخصاً انجام مى‏دهد.

سوم

چون حضرت، آشناى به وضعيت اسب‏ها بود عيب و بيمارى‏هاى آنها را تشخيص مى‏داد، لذا آنها را آزمايش مى‏كرد تا بداند نشانه‏هاى بيمارى در آنها وجود دارد يا نه.

خداى متعال فرمود:

وَوَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ العَبْدُ إِنَّهُ أَوّابٌ * إِذ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالعَشِىِّ الصافِناتُ الجِيادُ * فَقالَ إِنِّى أَحْبَبْتُ حُبَّ الخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّى حَتّى‏ تَوارَتْ بِالْحِجابِ * رُدُّوها عَلَىَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَالأَعْناقِ (6)

و سليمان را به داود عطا كرديم.

او بهترين بنده ما بود و زياد به درگاه خدا تضرّع و زارى مى‏كرد.

آن‏گاه كه اسب‏هاى تندرو را هنگام عصر بر او ارائه دادند، وى گفت:

من اين اسب‏ها را به خاطر پروردگارم دوست دارم. تا اين‏كه آفتاب غروب كرد، سپس خطاب كرد آنها را برايم باز گردانيد و به دست كشيدن بر ساق و يال و گردن اسب‏ها و نوازش آنها پرداخت.

1- اين گفته مورچه، نوعى پوزش‏خواهى است، چون بر فرض كه سليمان و سپاهش مورچگان را زير پا لگد كوب مى‏كردند، در اثر اشتباه و بى‏توجهى آنان بود، ولى از آنجايى كه سليمان اعتراف دارد كه مورچه وى را فردى مهربان مى‏داند از خداى خويش مى‏خواهد او را ازسپاسگزاران به شمار آورد. نكته ظريفى كه در اين داستان به چشم مى‏خورد، توجه داشتن فرد قوى و نيرومند، به فرد ضعيف است. از آيات قرآن استفاده مى شود كه مورچگان در لانه‏هاى خود به صورت دسته‏جمعى زندگى كرده و بيدار باش و مراقبت، يكى از ويژگى‏هاى آنهاست و زبانى خاص دارند كه منظور خود را به يكديگر مى‏رسانند. بسيارى از ويژگى‏هاى آنها شناخته شده است، از جمله اين‏كه مورچگان از جامعه‏اى منظم برخوردارند و بسيار هوشيار و زيرك و علاقه‏مند به تلاش و كوشش بوده و داراى پشتكار و چاره‏انديشى هستند. جمعيت مورچگان علاقه دارند احياناً در يك جا زندگى كنند و گاهى پيرامون سخنى به نزاع پرداخته و برخى از برخى ديگر مسائلى را كه مربوط به امور آنهاست مى‏پرسند. اگر مجال بيشتر بود در مورد ويژگى‏هاى مورچگان بيش‏تر سخن مى‏گفتيم.

2- نمل (27) آيات 15 - 19.

3- ص (38) آيات 34- 35.

4- ص (38) آيات 35 - 40.

5- سبأ (34) آيات 12 - 13.

6- ص (38) آيات 30 - 33.