در آن شهر نُه تن [از سران قبيله] بودند كه در زمين تباهى كرده و گامى در راه اصلاح برنمىداشتند.
آنان گفتند: هم قسم شويد تا بر او و خانوادهاش شبيخون زنيم و سپس به اولياى او بگوييم كه ما در ماجراى كشتن او حضور نداشتهايم و در گفتار خود صادقانه هم هستيم.
آنان مكر و حيلهاى كردند و ما نيز حيله و مكرى انجام داديم، در حالى كه آنها نمىدانستند. اكنون ببين سرانجام مكر و حيله آنها چه شد. ما آنان و بستگانشان را نابود كرديم، و اينها خانههاى خالى و بىصاحب آنهاست كه در اثر ستم آنها ويران گشته است. براى آنان كه دانا و آگاهند در اين ماجرا درسى از عبرت وجود دارد.
همان گونه كه خداى متعال مىفرمايد:
قوم ثمود توسط صاعقه نابود شدند «فأخذتهم الصاعقة و هم ينظرون؛ در حالى كه نظارهگر بودند، صاعقه آنها را درهم نورديد». صاعقه عبارت از جريان الكتريستهاى است كه ميان دو جريان مثبت و منفى برق به وجود مىآيد.
بنابراين، اگر ابرى كه داراى الكتريسته مثبت است به زمين نزديك شود، در اثر نزديك شدنِ آن، الكتريسته به وجود آمده و به الكتريسته منفى زمين برخورد مىكند و اين جريانِ مثبت و منفى الكتريسته به هر جسمى كه در زمين اصابت كند، اگر درخت يا انسان باشد، آن را طعمه آتش مىكند. سنگ را متلاشى و ساختمان را ويران مىسازد. ميزان تخريب و انهدام صاعقه، بستگى به مقدار برق و نيروى الكتريسته مثبت و منفى دارد.
و قرآن نيزگاهى از صاعقه به «رَجفه» و گاهى به «طاغيه» و گاهى به «صيحه» تعبير فرموده است:
«وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ»
«فَأَمّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطّاغِيَةِ»
«فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِى»
دارِهِمْ جاثِمِينَ». چون صاعقه داراى صدايى مهيب است، از اين رو صيحه ناميده شده است و گاهى همراه با لرزش، همانند زلزله است كه دلها در اثر آن به تپش م ىافتد و گاهى صاعقه در جايى اتفاق مىافتد و تأثيرش آن مكان را تحت پوشش قرار مىدهد.
تعبيرات گوناگونى كه قرآن از صاعقه ارائه مىدهد، تعبير دقيقى است كه آثار و علل و اسباب و جلوههاى آن را به وصف مىكشد.
1- هود(11) آيه 61. 2- شعراء(26) آيات 141 - 152. 3- اعراف(7) آيه 74. 4- شعراء(26) آيات 153 - 156. 5- قمر (54) آيات 27 - 28. 6- نمل (27) آيات 46 - 47. 7- اعراف(7) آيات 75 - 76. 8- اعراف(7) آيه 77. 9- خداوند پى كردن شتر را به اين مستكبران كافر نسبت داده، در صورتى كه يك تن از آنها دست به اين كار
يازيده است. چون قرآن در جايى ديگر مىفرمايد: «فنادوا صاحبهم فتعاطى فعقر». چه اينكه اين كافران
با نقشهكشى خود و رضايتشان از اين كار، شريك جرم در اين قضيه هستند. از اينجا مىآموزيم كه امت
اسلامى در برابر كارهاى نيك و بد يكديگر مسؤوليت دارند و اگر كار ناروايى را ببينند و با آنكه
توانايى برابرى با آن را دارند، سكوت اختيار كنند، خداوند آنها را بر سكوتشان كيفر خواهد داد. به
همين دليل در قرآن آمده است: «و اتقوا فتنه لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصّة». 10- هود(11) آيه 65. 11- نمل(27) آيات 48 - 52.