همراه با پیامبران در قرآن

عفیف عبدالفتاح طباره؛ ترجمه: عباس جلالی، حسین خاکساران

نسخه متنی -صفحه : 300/ 58
نمايش فراداده

در آن شهر نُه تن [از سران قبيله‏] بودند كه در زمين تباهى كرده و گامى در راه اصلاح برنمى‏داشتند.

آنان گفتند: هم قسم شويد تا بر او و خانواده‏اش شبيخون زنيم و سپس به اولياى او بگوييم كه ما در ماجراى كشتن او حضور نداشته‏ايم و در گفتار خود صادقانه هم هستيم.

آنان مكر و حيله‏اى كردند و ما نيز حيله و مكرى انجام داديم، در حالى كه آنها نمى‏دانستند. اكنون ببين سرانجام مكر و حيله آنها چه شد. ما آنان و بستگانشان را نابود كرديم، و اينها خانه‏هاى خالى و بى‏صاحب آنهاست كه در اثر ستم آنها ويران گشته است. براى آنان كه دانا و آگاهند در اين ماجرا درسى از عبرت وجود دارد.

نابودى ثموديان

همان گونه كه خداى متعال مى‏فرمايد:

قوم ثمود توسط صاعقه نابود شدند «فأخذتهم الصاعقة و هم ينظرون؛ در حالى كه نظاره‏گر بودند، صاعقه آنها را درهم نورديد». صاعقه عبارت از جريان الكتريسته‏اى است كه ميان دو جريان مثبت و منفى برق به وجود مى‏آيد.

بنابراين، اگر ابرى كه داراى الكتريسته مثبت است به زمين نزديك شود، در اثر نزديك شدنِ آن، الكتريسته به وجود آمده و به الكتريسته منفى زمين برخورد مى‏كند و اين جريانِ مثبت و منفى الكتريسته به هر جسمى كه در زمين اصابت كند، اگر درخت يا انسان باشد، آن را طعمه آتش مى‏كند. سنگ را متلاشى و ساختمان را ويران مى‏سازد. ميزان تخريب و انهدام صاعقه، بستگى به مقدار برق و نيروى الكتريسته مثبت و منفى دارد.

و قرآن نيزگاهى از صاعقه به «رَجفه» و گاهى به «طاغيه» و گاهى به «صيحه» تعبير فرموده است:

«وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ»

«فَأَمّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطّاغِيَةِ»

«فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِى»

دارِهِمْ جاثِمِينَ». چون صاعقه داراى صدايى مهيب است، از اين رو صيحه ناميده شده است و گاهى همراه با لرزش، همانند زلزله است كه دل‏ها در اثر آن به تپش م ى‏افتد و گاهى صاعقه در جايى اتفاق مى‏افتد و تأثيرش آن مكان را تحت پوشش قرار مى‏دهد.

تعبيرات گوناگونى كه قرآن از صاعقه ارائه مى‏دهد، تعبير دقيقى است كه آثار و علل و اسباب و جلوه‏هاى آن را به وصف مى‏كشد.

1- هود(11) آيه 61.

2- شعراء(26) آيات 141 - 152.

3- اعراف(7) آيه 74.

4- شعراء(26) آيات 153 - 156.

5- قمر (54) آيات 27 - 28.

6- نمل (27) آيات 46 - 47.

7- اعراف(7) آيات 75 - 76.

8- اعراف(7) آيه 77.

9- خداوند پى كردن شتر را به اين مستكبران كافر نسبت داده، در صورتى كه يك تن از آنها دست به اين كار يازيده است. چون قرآن در جايى ديگر مى‏فرمايد: «فنادوا صاحبهم فتعاطى فعقر». چه اين‏كه اين كافران با نقشه‏كشى خود و رضايت‏شان از اين كار، شريك جرم در اين قضيه هستند. از اينجا مى‏آموزيم كه امت اسلامى در برابر كارهاى نيك و بد يك‏ديگر مسؤوليت دارند و اگر كار ناروايى را ببينند و با آن‏كه توانايى برابرى با آن را دارند، سكوت اختيار كنند، خداوند آنها را بر سكوتشان كيفر خواهد داد. به همين دليل در قرآن آمده است: «و اتقوا فتنه لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصّة».

10- هود(11) آيه 65.

11- نمل(27) آيات 48 - 52.