یازده رساله فارسی

حسن حسن زاده آملی

نسخه متنی -صفحه : 102/ 79
نمايش فراداده

| 579 |

و به اين تقسيم عالم جسمانى به ششم قسم تقسيم ميگردد .

پس هر گاه دو ضلع هر يك از مثلثها كه رأس آن ها مركز ترس باشد به غير نهايت اخراج گردد انفراج آن نيز غير متناهى خواهد بود و حال اين كه مقدار آن انفراج وترى است كه قاعده مثلث و محصور بين حاصرين اعنى دو ضلع مثلث است .

در هر يك از اين مثلثها چند مسئله ابتدايى هندسى بكار برده شد : يكى اين كه هر قوسى باصطلاح هندسى مقدر زاويه مركزى است چه در واژه فرهنگى رياضى قدماء كم متصل به تقدير و مقدر تعبير مى شود و كم منفصل به عدد .

و ديگر اين كه دو زاويه بر قاعده مثلث متساوى الساقين مساوى هم اند كه به شكل پنجم مقاله اولى اصول اقليدس مبرهن شده است خواجه طوسى در پايان تحرير آن فرمود اين شكل ملقب به مأمونى است .

و ديگر اين كه چون مثلث مستوى زواياى ثلث آن معادل قائمتين است و زاويه مركزى در فرض مذكور دو ثلث قائمه است و دو ساق آن هر يك نصف قطرند پس هر يك از دو زاويه بر وتر قوس كه قاعده مثلث مى شود دو ثلث قائمه خواهند بود .

هر چند اين مطالب مسائل اولى و ابتدائى فن شريف هندسه است و لكن شكل مأمونى از نظر تاريخى قابل نقل است كه وجه لقب يافتن شكل