بلكه مؤلف آن اقليدس نجار صورى
از دانشمندان حدود سه قرن قبل از ميلاد مسيح عليه السلام بوده است .حرف
حرف مى آورد
در اصول اقليدس
به تحرير خواجه نصيرالدين طوسى علاوه بر اين كه بسيارى از اشكال و مسائل آن را اسامى خاص هندسى است
چند شكل آن به نام اشخاص ناميده شد : يكى شكل پنجم مقاله نخستين ملقب به مأمونى
ديگر شكل بيستم همان
مقاله موسوم به حمارى
و ديگر شكل چهل و هفتم همان مقاله بنام عروس .
اشكال مأمونى و عروس و حمارى كتاب اصول اقليدس
يكى از مشايخم رضوان الله تعالى عليه در وجه تسميه مأمونى فرموده است كه مأمون عباسى مردى فاضل ورياضى دوست بود
براى تشويق و ترغيب ديگران به تعليم و تعليم رياضيات
دستور داد كه اين شكل را بر
آستين قباى او نقش كنند و آن شكلى است كه هيأت و ريخت او در خور رسم بر پيشانى كلاه و روى آستين و
جاهايى مانند آنها است چه بدين صورت است : در شكل حمارى دعوى اين است كه مجموع دو ضلع هر مثلث اطول از
ضلع سوم است .برخى از اساتيد فن در وجه تسميه آن به حمارى گفت : چون اين مطلب بقدرى واضح است كه اگر
حمارى در يك گوشه مثلث باشد و علف در گوشه ديگر آن
حمار همان ضلعى خواهد پيمود كه بين او و علف است نه
اينكه دو ضلع ديگر را به پيمايد تا خود را به علف برساند چه