بـه هـمان نسبت كه حضور در صحنه ، امرى ضرورى ، مورد رضاى خدا و برگرفته از سخن و سـيـره اوليـاى الهـى اسـت ، بـى تفاوتى ، منفى بافى و انزوا طلبى ، نكوهيده و محكوم است ، حتى گاهى بى تفاوتى بحدّى مى رسد كه شخص را از زمره مسلمانان و از مرز اسلام خارج مى سـازد، خـواه اين بى تفاوتى در امور اجتماعى ، سياسى و نظامى صورت پذيرد يا در كارهاى اقتصادى ، فرهنگى و مانند آن .
رهـبـر عـظـيـم الشاءن اسلام ، حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله ، در يك ترسيم كلى از شخص بى تفاوت مى فرمايد:
( مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ) (126)
كسى كه روز را بدون اهتمام به كار مسلمانان سپرى كند، مسلمان نيست .
اين ديدگاه كلّى در برخى از روايات ديگر، مشخص و ريز شده و به عبارتى ، نمونه هاى بى تفاوتى بيان شده است كه در اينجا به سه نمونه آن بسنده مى كنيم .
1 ـ در زمـان خـلافـت امـيـر مـؤ مـنـان عليه السلام ، مردى مرد ديگرى را نگه داشته بود و شخص سومى او را كشته و ديگرى هم ناظر صحنه بوده و هيچ عكس العملى نشان نداده بود؛ امام ، فرد نـخـسـتـيـن را مـحـكـوم بـه حـبـس ابـد، قـاتـل را اعـدام كـرد و چـشـم نـفـر سـوم را ـ بـه ايـن دليل كه به مقتول كمك نكرده بود ـ درآورد.(127)
2 ـ امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
( مَنْ رَاى اَخاهُ عَلى اَمْرٍ يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَقَدْ خانَهُ) (128)
هـركس برادرش را مشغول كارى ببيند كه خوشايند او نيست و در حالى كه توان دارد، او را از آن كار باز ندارد، به آن برادر خيانت كرده است .
3 ـرسول خدا صلى الله عليه و آله نيز مى فرمايد:
( ما امَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْ خِرِ مَنْ باتَ شَبْعانَ وَ جارُهُ جائِعٌ) (129)
هـر كـس سـيـر بـخـوابـد، در حـالى كـه هـمسايه اش گرسنه است ، به خدا و روز واپسين ايمان نياورده است .
بـا ايـن وصـف ، هـيـچ مـسـلمـانـى ، حـق نـدارد در بـرابـر آنـچـه كـه در داخـل و خـارج كـشـوراسـلامـى مـى گـذرد، بـى تـفـاوت بـاشـد، بـلكـه هـر كـس در هـر شـغـل و مـسـؤ وليـتـى كـه بـه عـهـده گـرفـتـه ، بـايـد بـا هـشـيـارى و دقـّت عـمـل ، در بـرابـر اسـلام و مـسـلمـانـان بـلكـه مستضعفان جهان ، احساس مسؤ ليت كند، در غير اين صـورت ، مـشمول اين سخنان واقع بينانه خواهد شد يا به تعبير اميرمؤ منان عليه السلام مرده مـتـحرّكى بيش نخواهد بود. آن حضرت درباره بى تفاوتان در برابر تهاجم فرهنگى و ترك امر به معروف و نهى از منكر مى فرمايد:
( ...مَنْ تَرَكَ اِنْكارَالْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَيَدِهِ وَ لِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَيْنَالْاَحْياءِ) (130)
هر كسى انكار منكر را با قلب ، دست و زبانش ترك كند، مرده اى است ميان زندگان .