اخلاق سیاسی

ع‍ل‍ی‌ اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ [س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌]

نسخه متنی -صفحه : 88/ 34
نمايش فراداده

4 ـ صبر و پايمردى

سـرشـت دنـيـا را بـا سـخـتـى و بـلا آفريده اند و هر كس در برابر ناملايمات آن تاب نياورد، نـصـيـبـى جـز شكست و زبونى نخواهد برد و عزّت و پيروزى از آنِ پايمردان و صبوران است . داسـتـان پـيـروزى طـالوت و هـمـرزمـان او، در قـرآن مـجـيـد، ضـرب المثل استقامت مردان مقاومى است كه با تعداد اندك بر انبوه دشمن پيروز شدند.(189)

امام باقر عليه السلام نيز به اين واقعيت تصريح كرده ، مى فرمايد:

( مَنْ صَبَرَ عَلى مُصيبَةٍ زادَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عِزّاً عَلى عِزِّهِ) (190)

هر كس بر مصيبتى شكيبايى كند، خداوند بزرگ ، بر عزّتش مى افزايد.

مـصـيـبـتـهـاى عـالم سـيـاسـت ، مـمـكـن اسـت شـخصى ، گروهى ، اقتصادى ، نظامى ، ملّى ، مذهبى ، زودگـذر، پـايـدار و جز آن باشد، چنان كه احتمال مى رود، طبيعى ، مصنوعى ، داخلى ، خارجى و مانند آن باشد كه سياستمداران بايستى با صبر و پايمردى و درايت و تدبير به چاره جويى بـرخـيـزنـد و از خـداى سـبـحـان و هـمّت بى شائبه مردم كمك گيرند و مطمئن باشند كه با چنين روحيه اى هر گردبادى را از سر خواهند گذراند و پايان شب سيه سفيد است .

علاوه بر عوامل ياد شده ، امور متعدد ديگرى در عزتمندى فردى و اجتماعى نقش دارد كه از آن جمله ، تـقـوا، انصاف ، شجاعت ، قناعت ، خوددارى از شرّ و ديگر كمالات اخلاقى را مى توان نام برد كه به خاطر مراعات اختصار به آنها نپرداختيم .

آفات عزّت

گـوهـر گـرانـبهاى عزّت و سرافرازى ، دشمنان متعددى دارد كه با آن سر ستيز داشته و اگر شـنـاسـايـى و مـنـهـدم نـگـردنـد چه بسا چهره زيباى او را مخدوش سازند يا سبب نابودى اش را فراهم نمايند، آنها عبارتند از:

1 ـ بى اعتنايى به عوامل عزّت

آنـچـه در بخش پيش آورديم ، بايد از سوى طالبان عزّت ، جدّى تلقّى شود و همواره بر تحقق آن پافشارى كنند و گرنه تضعيف عوامل عزت آفرين ، سبب تقويت آفات آن خواهد گشت .

2 ـ جاه طلبى

از نظر اسلام ، تصدّى كارهاى اجتماعى و خدمت به مردم ، كارى مقدّس و در مسير قرب به خداست و حـتى بهترين بندگان خدا ـ يعنى انبيا، اوصيا و علما ـ همواره در راءس كارهاى اجتماعى از جمله سياست قرار داشته و دارند. از اين رو، آلودن چنين كارى به اغراض شخصى و دنيوى علاوه بر بى اجر كردن آن ، شوكت و اقتدار شخصى و اجتماعى انسان را نيز خدشه دار مى كند؛ از اين رو هـر كس بايد در حد توان و استعداد خويش ، مسؤ وليت بپذيرد؛ نه شانه از زير بار خالى كند و نـه بـيـش از تـوان و تـخصّص ، كار قبول كند كه در هر دو صورت ، شخصيت و مسؤ وليت را لكـه دار كـرده اسـت . جـاه طـلبـى و بـلنـد پـروازى ، از انـگـيـزه هـاى خـطـرنـاك و آفـت عزّت و سربلندى محسوب مى شود. امام صادق عليه السلام فرمود:

( لا يـَنـْبـَغـى لِلْمـُؤْمِنِ اَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ، قيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُذِلُّ نَفْسَهُ؟

قالَ: يَتَعَرَّضُ لِما لا يُطيقُ فَيُذِلُّها) (191)

شـايـسـتـه نيست كه مؤ من ، خود را خوار سازد. پرسيدند: چگونه خود را خوار مى سازد؟ فرمود: كـارى را كـه طـاقـت نـدارد مـى پـذيـرد، [در نـتـيـجـه از عـهـده اش بـرنـمـى آيـد و] او را ذليل مى كند.