3 ـ حرص و آزمندى
دنيادوستى و آزمندى ، يك بيمارى روحى است كه تا آخر عمر، انسان را آزاد نمى گذارد، چرا كه هـر چـه بـيـشـتـر از مـال و منال بهره مند مى گردد، آتش آزمندى اش شعله ورتر مى گردد و چون ثروت و مكنت در
دست اهل دنياست ، براى به دست آوردن آن ، بايد به سوى آنان رود و دنيايشان را در ازاى حيثيت و آبرو به
چنگ آورد، به همين دليل وقتى از عزيز عزيزان ـ امير مؤ منان صلوات الله عليه ـ مى پرسند: بدترين ذلّت
چيست ؟ پاسخ مى دهد:( اَلْحِرْصُ عَلَى الدُّنْيا) (192)
حريص بودن بر دنيا.
غيرت سياسى
واژه ( غـيـرت ) بطور عموم و مطلق به معناى رشك و حسد نسبت به ناموس و حفظ و حراست او از نـامـحـرم اسـتو تـركـيبهاى ( غيرت دينى ، غيرت ملّى ، غيرت سياسى ) و مانند آن كه در زبان فـارسـى كـاربـرد دارد. به
مفهوم حفاظت از دين ، ملّت و سياست از گزند دشمنان است . واژه هاى ( مـروّت ، جوانمردى و حميت ) معنايى
نزديك به غيرت سياسى دارند، چنان كه غيرت به معناى حـمـيت و تعصّب در دين نيز به كار رفته است ، (193)
گرچه حميت و تعصّب اگر به خاطر دين نباشد، ناپسند و محكوم است . امام سجاد عليه السلام فرمود:هـر حميت و تعصّبى در دوزخ است ، جز تعصّب حمزه كه به خاطر پيامبر صلّى الله عليه وآله بود.بـه هـر حال ، منظور از غيرت سياسى اين است كه مسلمانان ـ بويژه كارگزاران و دولتمردان ـ نـسـبـت بـه
مسائل سياسى داخلى و خارجى ـ مثبت باشد يا منفى ـ آگاهى و حسّاسيت داشته باشند؛ اگـر اتـفـاقـاتـى
كـه رخ داده يـا در حـال رخ دادن اسـت ، مـطـابـق بـا اصـول كـلّى اسلام و انقلاب است ، آن را تاءييد
كنند و يارى نمايند و اگر مساءله اى بر خلاف اسـلام و انـقـلاب و بـه زيـان مـسـلمـانـان اسـت ، در
بـرابـر آن عـكـس العمل نشان دهند، محكومش كنند و در حد توان ، از پيدايش يا پويش آن جلوگيرى كنند.
جايگاه بحث
مـسلمانان با پذيرفتن دين مقدس اسلام ، با خدا پيمان دو طرفه بسته اند كه همديگر را يارى كـنـنـد.(194)يـكـى از وظـايف مؤ منان ، پشتيبانى مالى ، جانى و زبانى از اسلام است . نـخـسـتـين وظيفه ( خمس و زكات) و دومين آن ( جهاد) نام دارد و مى توان پشتيبانى زبانى را هم جـهـاد زبانى يا غيرت سياسى نام نهاد و
معتقد شد كه هر كس با زبان ، قلم ، هنر، شعار دادن ، تـظـاهـرات و مـانـنـد آن حـرمـت اصـول اسـلامـى
را در صـحـنه هاى مختلف پاس دارد، ( مجاهد فى سـبـيـل اللّه ) اسـت ؛زيـرا بـه وصـيـت امـيـر مـؤ
مـنـان صـلوات اللّه عـليـه عمل كرده است كه فرمود:( اَللّهَ اَللّهَ فِى الْجِهادِ بِاَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ وَ اَلْسِنَتِكُمْ فى سَبيلِ
اللّهِ) (195)
خدا را، خدا را در جهاد با ثروت ، جان و زبانتان در راه خدا [در نظر داشته باشيد.]
در يـك تـقسيم بندى ، امر به معروف و نهى از منكر نسبت به نيكيها و منكرات سياسى ، طبعاً امر به معروف
و نهى از منكر سياسى نام خواهد گرفت كه در مقوله غيرت سياسى ، جاى مى گيرد، هـمـان گـونـه كـه
بـرخورد فيزيكى با دشمن داخلى و خارجى ، يعنى جهاد، نيز اوج غيرتمندى سـيـاسـى است كه عزّت و
سرافرازى مسلمانان را در برابر دشمن به نمايش مى گذارد. در اين زمـيـنـه قـرآن مجيد براى به جوش
آوردن غيرت مسلمانان ، گرفتارى و درماندگى مسلمانان مقيم مـكـه را بـه رخ مـهـاجران و انصار مى كشد
تا درصدد طرّاحى نقشه آزادسازى آنان از چنگالهاى ستم قريش برآيند، از اين رو، مى فرمايد:( وَ مـا لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ
النِّساءِ وَالْوِلْدانِ الَّذينَ يـَقـُولُونَ رَبَّنـا اَخـْرِجـْنـا مـِنْ هذِهِ
الْقَرْيَةِ الظّالِمِ اَهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ
لَدُنْكَ نَصيراً) (196)
چـرا در راه خدا و مردان و زنان و كودكانى كه [به دست ستمگران ] تضعيف شده اند، پيكار نمى كـنـيـد؟همان افراد [ستمديده اى ] كه مى گويند: ( پروردگارا، ما را از اين ديار [مكّه ] كه اهلش سـتـمـگـرنـد،
بـيـرون ببر و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، براى ما ياورى تعيين فرما.و يـاد و خـاطـره شـهـيـد ارجمندى را جاودانه ساخته كه در برابر مظلوميّت و حقّانيت موسى عليه
السـلام و سـتـمـگـرى و نادانى فرعونيان ساكت ننشست و خود را به صحنه رويارويى دو جبهه كـفـر و
ايـمـان رسـانـد و بـا تـمـام وجـود از حـق دفـاع كـرد و سـرانـجـام بـه دسـت اهـل بـاطـل بـه
شـهـادت رسـيد؛ او ( مؤ من آل فرعون ) است كه با داشتن مقام و موقعيت در دستگاه فرعونى ، به آيين موسى
(ع ) ايمان آورد، ولى آن را كتمان كرد، تا اينكه غيرت دينى اش به جوش آمد و به حمايت مراد خويش همّت
گماشت .(197)