آثار زيانبار
نـفـاق و دورويـى ، بـرخـلاف فـطرت انسانى و بسان شناكردن برخلاف جريان آب ، با نظام خلقت ، سازگارنيست و همانند باتلاقى فريبنده ، بتدريج ، شخص دو چهره را به رسوايى و نيستى مى كشاند. بطور كلى در
عالم هستى ـ كه بحق آفريده شده ـ ياوه كاران ، دغلبازان و جو فـروشـانـِگـنـدم نـمـا بـا از كـف دادن
سـرمـايـه عـمـر در راه بـاطـل ، دو چـنـدان زيـان مـى كـنـنـد؛ آن كـه بـا خـدا، پيامبر (ص )، امام و
امّت ، با دو زبان و دو شخصيّت برخورد مى كند، هم خود را فريفته و سرمايه اش را به باد داده است و هم
ديگران را با اعمال پوچ و دروغين ، فريب داده است ، دچار ياوگى و خسران گشته است .در نـشـئه آخـرت نـيـز ، كـه حـقـيقت و ملكوت همه اشيا برملا مى شود، شخصيّت دوگانه منافق ،
بـسـيـار زشـت ، آزار دهـنـده و رسواگر است . امام صادق عليه السلام با علم خدادادى خويش ، آن حالت
ننگين را چنين ترسيم مى كند:( مَنْ لَقِىَالْمُسْلِمينَ بِوَجْهَيْنِ وَ لِسانَيْنِ جاءَ يَوْمَالْقِيامَةِ و لَهُ لِسانانِ
مِنْ نارٍ) (330)
كـسى كه با دو چهره و دو زبان با مسلمانان ديدار كند، روز قيامت ، در حالى كه دو زبان آتشين دارد، (به
محشر) مى آيد.امام خمينى در شرح اين حديث شريف ، مى نويسد:نـفـاق و دورويـى ، عـلاوه بـر آنـكه خود صفتى است قبيح و زشت ، كه انسان شرافتمند هيچ گاه مـتـصـّف
بـه آن نـيـست و داراى اين صفت از جامعه انسانيت خارج ، بلكه با هيچ حيوانى نيز شبيه نـيـسـت و
مـايـه رسـوايـى و سـرشـكـسـتـگـى در ايـن عـالم پـيـش اقـران و امـثـال اسـت و ذلّت و عـذاب اليـم
در آخـرت اسـت و بـطـورى كـه در حـديـث شـريـف ذكر فرموده ، صـورتـش در آن عـالم آن اسـت كه انسان با
دو زبان از آتش محشور گردد و اسباب رسوايى او پيش خلق خدا و سرافكندگى او در محضر انبياى مرسلين و
ملائكه مقرّبين گردد و شدّت عذابش نيز از اين روايت مستفاد شود، زيرا اگر جوهر بدن ، جوهر آتش شود،
احساس ، شديدتر و الم ، بيشتر گردد.(331)برخى ديگر از پيامدهاى ناهنجار نفاق بدين شرح است :
1 ـ تباهى ايمان
حضرت امير صلوات الله عليه نفاق را تباه كننده ايمان دانسته ، مى فرمايد:( اَلنِّفاقُ يُفْسِدُالاْيمانَ) (332) دورويى ، ايمان را تباه مى سازد.
2 ـ ويرانى اخلاق
همان امام فرمود:( اَلنِّفاقُ شَيْنُ الْاَخْلاقِ) (333) دو چهرگى ويران كننده فضايل است .
3 ـ مانع دعـا
امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد:( ... اَلذُّنُوبُالَّتى تَرُّدُالدُّعاءَ ... النِّفاقُ مَعَالْاِخْوانِ) (334) يكى از گناهانى كه مانع اجابت دعا مى شود، دورويى با برادران (دينى ) است .
4 ـ ورود به دوزخ
منافق با كردار زشت خويش ، فرجام خود را تباه كرده و با تعمّد و آگاهى ، درهاى رحمت الهى را در دو سـرا بـه روى خـود بـسته است . چنين موجودى كه جرثومه زشتى و تباهى گشته ، لياقت ورود به بهشت برين را
ندارد و بناچار بايستى در دوزخ گناه و پليدى اسكان يابد، از اين رو منافقان و همزادشان ـ كافران ـ
پيشاپيش ، نويد ورود به دوزخ را دريافت مى كنند:( وَعـَدَاللّهـُالْمُنافِقينَ وَالْمُنافِقاتِ وَالْكُفّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها هِىَ
حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُاللّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيمٌ) (335)
خداوند به مردان و زنان منافق و كافران ، وعده آتش دوزخ داده كه در آن جاويدانند، دوزخ براى آنها بس
است ! و خدا لعنتشان كرده و برايشان عذابى مدام است .