رازدارى در آينه دين و خرد
عـقـل و شـرع ، اتـفـاق نـظـر دارنـد كـه رازدارى بـويـژه در كـارهـاى مـهـم سياسى ، اجتماعى يكضرورت محسوب مى شود و افشا كردن اسرار نهانى ، كارى نابخردانه و مخالف شرع است ؛ عـقـل انسان بصراحت
نظر مى دهد كه هر اطلاعى را در هر شرايطى نبايد در اختيار هر كسى نهاد، چه بسا شخصِ افشا شده يا
افشاگر و نيز مخاطب ، از اين رهگذر، گرفتار يا زيانمند گردند و چـنـيـن كـارى از سـوى عـقـل ، عـمـلى
زشـت و مـمنوع است ، همان گونه كه افشاگرى به عنوان بدترين نوع خيانت قبيح و محكوم است .ديـن مـقـدس اسـلام نـيـز كـه پـشـتـيبان عقل سليم است و خواسته هايش را تاءييد مى كند برلزوم
رازدارى پاى فشرده و فلسفه آن را نيز تشريح كرده است .در قرآن مجيد آمده است كه حضرت يوسف (ع ) رؤ ياى صادقى ديد كه حكايت از آينده درخشان او و بـرتـرى بـر
ديـگـر بـرادرانـش داشـت . وقـتـى يـوسـف خـواب خـود را بـراى پـدر نقل كرد، پدرش فرمود:( يابُنَىَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى اِخْوَتِكَ فَيَكيدُوا لَكَ كَيْدا...) (70)
پسرم ! خواب خويش را بر برادرانت حكايت نكن كه به زيانت ، حيله گرى مى كنند.رسول گرامى اسلام (ص ) نيز مى فرمايد:( اِسْتَعينُوا عَلى اُمُورِكُمْ بِالْكِتْماِن فَاِنَّ كُلَّ ذى نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ) (71)
در كارهاى خويش از پنهانكارى مدد بجوييد، زيرا هر صاحب نعمتى ، مورد حسد ديگران قرار مى گيرد.در اين آيه و روايت به مهمترين فلسفه راز دارى تصريح شده و آن ، توطئه چينى و حسد ورزىِ دوسـت ودشـمـن
نـسـبـت بـه انـسـان اسـت و همين يك دليل ، براى ضرورت اين خصلت زيبا در همه كارهاى فردى و اجتماعى ،
كافى است . از اين رو، امام سجّاد عليه السلام مى فرمايد:( وَدَدْتُ وَاللّهِ اَنِّى افـْتـَدَيـْتُ خـَصـْلَتـَيـْنِ فـِى الشـّيـعَةِ لَنا بِبَعْضِ
لَحْمِ ساعِدى : اَلتَّرقُ وَقِلَّةُالْكِتْمانِ) (72)
بـه خـدا سـوگـنـد، دوسـت دارم كـه دو خصلت شيعيانمان را با بخشى از گوشت بازويم جبران نمايم :
1 ـ
سبكسرى (هنگام خشم )
2 ـ كمى رازدارى .از اين رو، حضرت كاظم عليه السلام ، نهايتِ دقّت و جديّت در رازدارى را چنين ترسيم مى كند:( اِنْ كانَ فِى يَدِكَ هذِهِ شَىْءٌ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ لا تَعْلَمَ هذِهِ فَافْعَلْ ...) (73)
اگر در يك دستت چيزى هست تا مى توانى نگذار دست ديگرت خبردار شود!بـا تـوجـه بـه هـمـيـن ضـرورت عـقـلى و ديـنـى اسـت كه امام صادق عليه السلام رازدارى را از
ويژگيهاى مؤ منان واقعى دانسته مى فرمايد:... زبـانـهـايـشـان در دهـان زنـدانـى اسـت و سـيـنـه هـايـشـان صـنـدوق راز خـداسـت ؛ اگـر اهـل
رازى بـيـابـنـد، آن را بـدو مـى سـپـارنـد و گـرنـه ، بـر زبـان خـويـش قفل مى زنند، و كليدش را
پنهان مى سازند و دهان خويش را مى دوزند!(74)
راز و سياست
مهمترين عامل پيروزى در صحنه هاى سياسى ، حفاظت از اسرار و اطلاعات خودى است و اگر فرد، سازمان يادولتى ، توان حفظ اسرار خويش را نداشته باشد، نبايد در انتظار موفقيت باشد و يقين بداند كه ديگران
،بويژه دشمنان ، با سود بردن از چنين اسرارى ، پيروزى را از آن خود خواهند ساخت . حضرت على عليه
السلام با اشاره به چنين واقعيتى مى فرمايد:( اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَالْحَزْمُ بِاِجالَةِالرَّاءْىِ وَالرَّاءْىُ
بِتَحْصينِالْاَسْرارِ) (75)
پيروزى به دورانديشى است و دورانديشى نتيجه به كار بستن انديشه است و انديشه (صحيح ) نيز به حفظ اسرار
بستگى دارد.بـر ايـن اسـاس ، سـياست بدون حفظ اسرار، مفهومى نخواهد داشت و سياستمدار واقعى كسى است كه با جديّت
، همه اسرار و اطلاعات سياسى ، اجتماعى ، نظامى ، اقتصادى ، تخصّصى و فنّى ، مـكـتـبـى و حـتـى فردى
خويش را با درايت و دورانديشى ، طبقه بندى كند و آنچه را با سياست خويش هماهنگ مى بيند، در اختيار
ديگران قرار دهد.