مفاسد سعايت
سـلامـت ، امـنـيـّت ، اسـتـوارى و پويايى جامعه انسانى ـ اسلامى بر بنيادهاى اخلاقى بناشده وهـرقـدر آن بـنيادها صدمه ببيند، بناى جامعه متزلزل مى گردد. انسان ، با ماهيّت انسانى خويش با خدا
پيمان بسته كه نسبت به اين بنياد و بنا، متعهد باشد و هر دو را پاس دارد و پيوند ميان آنها را نگسلد و
هر كس برخلاف اين پيمان عمل كند، در بازار هستى ، ( اَلَّذينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَاللّه مـِنْ
بـَعـْدِ مـِيـثـاقـِهِ وَ يـَقـْطـَعـُونَ مـا اَمـَرَاللّهُ بـِهِ اَنْ يـُوصـَلَ وَ
يـُفـْسـِدوُنَ فـى الْاَرْضِ اُولئِكَ هُمُالْخاسِرُونَ) (289)كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن ، مى شكنند و آنچه را كه خدا دستور به پيوستگى آن داده ، قطع مى
نمايند و در زمين فساد مى كنند، اينان زيانكارانند.برخى از زيانهاى جبران ناپذير سعايت به قرار زير است :
1 ـ فاصله گرفتن از خدا و مردم
بدگويى و سخن چينى ، مورد خشم خدا و تنفّر خلق است و آلوده به آن ، هم از خدا دور مى شود و هم از چشم مردم مى افتد. امام على صلوات الله عليه مى فرمايد:( اِيّاكَ وَالَّنميمَةَ فَاِنَّها تَزْرَعُالضَّغينَةَ وَ تُبَّعِدُ عَنِاللّهِ وَالنّاسِ) (290)
از سخن چينى بپرهيز كه كينه مى كارد و (سعايتگر را) از خدا و مردم دور مى سازد.
2 ـ تفرقه و كينه توزى
بـدگـويـى و سـعـايت ، بسان موج از سعايتگر آغاز مى شود و پس از عبور از مخاطبان نخستين ، شـنـونـدگـان ديـگرى نيز مى يابد و ... همه آنها را در گرداب تفرقه و كينه نسبت به سعايت شده از يكسو و
احساس ناامنى و بدگمانى نسبت به ساعى ، فرو مى برد و به تشنّج وسيعى تبديل مى شود. از اين رو امام صادق
سلام الله عليه فرمود:( اَلسـّاعـى قـاتـِلُ ثـَلاثـَةٍ؛ قـاتـِلُ نـَفـْسـِهِ وَ قـاتـِلُ مـَنْ سـَعـى بـِهِ وَ
قـاتـِلُ مـَنْ يـَسـْعـى اِلَيْهِ) (291)
سعايتگر، سه تن را نابود مى كند؛ خودش ، سعايت شونده و مخاطب را.
3 ـ ورود به دوزخ
سـعـايـتـگـر بـا اقـدام نـنـگـيـن خـود، آتـشـى سهمگين مى افروزد كه خرمن ايمان خود را در درجه اول نابود مى سازد و شعله هاى آن گلستان ايمان ديگران را نيز بى نصيب نمى گذارد و بدين سـان او
زمـيـنـه ورود بـه دوزخ قـهـر الهـى را بـراى خـود و ديـگـران فـراهـم سـاخـتـه اسـت . رسول خدا
صلّى الله عليه و آله با اين هشدار كه قلب مؤ من هرگز نبايد در انديشه سخن چينى و كينه توزى باشد، مى
فرمايد:( اِنَّالَّنميمَةَ وَالْحِقْدَ فىِالنّارِ لايَجْتَمِعانِ فى قَلْبِ مُسْلِمٍ) (292)
هـمـانـا فـرجـام سـخـن چـيـنـى و كـيـنـه ورزى در آتـش اسـت ، آن دو در دل هيچ مسلمانى گرد نمى
آيند.
برخورد جدى با سعايت
ايـن مقدار از مفاسد سعايت كه بيان كرديم ، كافى است كه مديران و كارگزاران اسلامى را بر آن دارد تـاعـلاوه بـر ايـنـكـه خـود را از آلودگـى بـه آن ، دور نـگـه مى دارند، با سعايتگران بـدسرشت نيز
قاطعانه برخورد كنند و اجازه ندهند كه اين ميكرب خطرناك در جامعه تكثير شود و شيوع يابد. براى اين
كار، راههاى زير پيشنهاد مى شود:1 ـ هيچ سعايتى را نپذيرد، چه راست باشد چه دروغ .(293)2 ـ سـعـايـتـگران را از خود براند. امام صادق عليه السلام ، اين سفارش را به نجاشى ـ والى اهواز ـ
نمود.(294) 3 ـ كـيـنـه سـعـايـت شـونـده را بـه دل نـگـيـرد و بـه او گمان بد نبرد و در صدد تجسّس از او برنيايد.4 ـ سعايت كننده را نصيحت كند و او را از چنين كار زشتى برحذر دارد واز فرجام آن بترساند.5 ـ در صـورت لزوم ، سـعـايتگر را تنبيه كند، چنان كه روزى سعايتگرى نامه اى به دست امام عـلى (ع ) داد
كـه در آن از شـخـص سـعـايـت شـده بود، امام با خواندن نامه فرمود: ( اگر راست بگويى از تو بدمان مى
آيد و اگر دروغ بگويى ، تنبيه مى شوى ...) (295)