حقيقت تولّى و تبرّى - اخلاق سیاسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق سیاسی - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌ اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ [س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌]

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حقيقت تولّى و تبرّى

واژه ( ولايـت ) و مـشـتـقـّات آن از واژه هـايـى اسـت كـه در قـرآن بـسـيـار اسـتـعمال شده است و
معناى اصلى آن ، قرارگرفتن چيزى در كنار چيز ديگر است بگونه اى كه فـاصـله اى مـيـان آن دو نـباشد،
به همين مناسبت اين كلمه در مورد قرب و نزديكى به كار رفته اسـت ، اعـمّ از قـرب مـكـانى و قرب معنوى
، چنان كه دوستى ، يارى و ... نيز معنا مى دهد. تبرّى نيز از ريشه ( بُرْء و بَراء) به معناى دورى جستن و
فاصله گرفتن است .(85)

خواجه نصيرالدين طوسى در تبيين آن دو مى نويسد:

( حـقـيـقـت تـولّى ايـن اسـت كـه انـسـان بـا تـمـام وجـود رو بـه خـدا آورد ـ كـه اصـل مـنبع همه
نيكيهاست ـ و چنين كارى با دو چيز ممكن است ؛ شناخت و محبّت ، زيرا تا مردم خدا را نشناسند بدو عشق نمى
ورزند و تا او را دوست نداشته باشند، به سويش روى نمى آورند.

حـقـيـقـت تبرّى نيز آن است كه از هر چيز جز خدا، بيزار گردد و چنين كارى با هجرت و جهاد ميسّر مـى
شـود، هجرت ، از غير او بريدن است و جهاد، نبرد با دشمن است و تا كسى از غير خدا هجرت نكند و با
دشمنانش نجنگد، تبرّى او كامل نيست .) (86)

اهل بيت ، معيار تولّى و تبرّى

نظر به اينكه دودمان وحى به زيور عصمت آراسته اند، وهرگز برخلاف خواست خدا هيچ كارى انـجـام نـمـى
دهند، ميزان تولّى و تبرّى شناخته شده اند و عقربه تولّى مؤ من همواره بايد به سوى آنان جهتگيرى كند،
همان گونه كه عقربه تبرّى بايد در جهت مخالفانشان بچرخد.

شـب جـنـگ احـد ـ كـه حـضـرت حـمـزه سـيـدالشـهـدا در آن بـه شـهـادت رسـيـد ـ رسول اكرم صلّى الله
عليه و آله حمزه را خواست و به او فرمود: ممكن است زمانى دراز از ماغايب شـوى ، اگـر بـر خـدا وارد
شـدى و شـرايع اسلام را از تو پرسيد، چه پاسخ مى دهى ؟ حمزه گـريـسـت و گـفـت : پـدر و مادرم فدايت اى
رسول خدا، مرا راهنمايى و ارشاد فرما. پيامبر(ص ) چكيده معارف اسلام را برايش بازگو كرد تا اينكه
فرمود:

( اِنَّ مُحَمّدا وَ آلَهُ خَيْرُالْبَرِيَّةِ ... تُوالى مَنْ والاهُمْ وَ تُعادى مَنْ عاداهُمْ ...)
(87)

محمّد و دودمان او بهترين مردمند، با دوستانشان دوستى و با دشمنانشان ، دشمنى مى كنى .

و در جـريـان ( غـديـر خـم ) پس از آن كه اميرمؤ منان عليه السلام را به عنوان خليفه و جانشين خويش به
مردم معرفى كرد، دست او را بلند كرد و درباره اش چنين دعا نمود:

( اَلّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرهُ وَاخْذُلْ مَنْ
خَذَلَهُ) (88)

خـدايـا هـر كـس عـلى را دوسـت بدارد، دوست بدار و دشمن دشمنش باش ، ياور او را يارى فرما و مخالفش را
نابود كن .

/ 88