هشدار به خائنان - اخلاق سیاسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق سیاسی - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌ اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ [س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌]

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هشدار به خائنان

حـكـمـت ، غـيـرت و مـهـربانى خداوند نسبت به بندگان خويش ، خيانت و ستم به آنان را برنمى تـابـد و
ديـر يـا زود، خـائنـان ستم پيشه را به سزاى كردار زشت خويش مى رساند، چنان كه فرمود:

( ... اِنَّاللّهَ لايُحِبُّالْخائِنينَ) (383)

همانا خداوند، خائنان را دوست ندارد.

وقـتـى كـسى از محدوده محبّت الهى خارج شد، بطور طبيعى شكار شيطان مى شود و از آن پس او فرمانروايش
مى گردد.

از سـوى ديـگـر، خـداوند در كمين هر نوع ستمى نشسته و نظام هستى را بگونه اى طراحّى كرده كه خائنان ،
هر گونه ترفندى در پيش گيرند، سرانجام در دام خيانت خود ـ از هر نوعى باشد ـ گرفتار خواهند شد، همان
گونه كه رسول اكرم صلّى الله عليه و آله فرمود:

( اَرْبَعٌ لا تَدْخُلُ بَيْتا واحِدَةٌ مِنْهُنَّ اِلا خَرِبَ وَ لَمْ يُعْمَرْ بِالْبَرَكَةِ؛
اَلْخِيانَةُ..) (384)

چـهـار چـيـز اسـت كـه اگـر يكى از آنها وارد خانه اى شود، خراب گشته و با بركت ، آباد نمى گردد: (يكى
از آنها) خيانت است .

امام صادق عليه السلام ، روزى از يكى از نمايندگان خود، حساب مى كشيد و او اظهار مى داشت : به خدا
سوگند، من خيانت نكرده ام ، امام فرمود:

فلانى ! خيانت و حيف و ميل كردن يا نكردن اموال من از جانب تو براى من يكسان است ، چرا كه (در صورت
خيانت ) شرّش دامنگير خودت مى شود.(385)

تجــاوز

( تـجـاوز) مـرادف واژه هـاى ( تعدّى ) و ( اعتدا) است كه به معناى ستم و زير پا نهادن حقوق ديـگـران
آمـده ، چـنـان كه ( طغيان ) نيز به معناى تجاوز از حدّ آمده و يكى از معانى ( طاغوت ) نيز ( متجاوز) است
.(386)

( اعـتـدا) در قـرآن مـجـيـد بـراى زيـر پـا گـذاشـتـن حـدود الهـى ، حـقـوق جـنـگـى ، احـتـرام
مـتـقـابل سياسى ، گواهى در محكمه ، حقوق همسر، قداست پيامبران الهى و ... (387) به كـار رفـتـه كـه وجـه
مـشـتـرك هـمه آنها، همان گذشتن از حدّ و زير پانهادن ( حق الله ) يا ( حق الناس ) است .

براين اساس ، ( تجاوز) به فراوانى واجبات و محرّمات الهى و حقوق بى شمار انسان و جامعه ، تـنـوّع مـى
يـابـد و نـخستين گام تجاوز، با زير پا نهادن كمترين حق از يك انسان شروع مى شـود و تـا نـاديـده
گـرفتن حقوق بزرگ خدا و مردم ادامه مى يابد. متجاوز همان گونه كه مرز حـدود و حـقـوق را مـى شـكند،
براى تجاوز خود نيز حد و مرزى نمى شناسد و هر لحظه ممكن است تجاوز جديدى را آغاز كند.

رسول گرامى اسلام صلّى الله عليه و آله پيرامون مرز تجاوز مى فرمايد:

( مَنْ بَلَغَ حَدّا فى غَيْرِ حَدٍّ فَهُوَ مِنَالْمُعْتَدينَ) (388)

كسى كه از حدّ خود پا فراتر گذارد، از متجاوزين است .

/ 88