ويژگى پيامبران - اخلاق سیاسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق سیاسی - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌ اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ [س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌]

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويژگى پيامبران

هـمـه فـرسـتـادگـان الهـى ـ بـدون اسـتـثـنـا ـ احـيـاگرانى بودند كه با دريافت وحى ، وضع
نـابـسـامـان زمـان خـويـش را تـغـيـيـر دادنـد و جـامـعـه را از جـهـل و بـدبـخـتـى نـجـات
بـخـشـيـدنـد. چـنـيـن كـارى جـز در سـايـه روحـيـه آزادگـى و اسـتـقلال فكرى آنان ، امكان پذير
نبود. آنان بدون وابستگى به قطبهاى قدرت و خداوندگان زر و زور و تزوير، در كمال رشادت و آزادگى ، آنچه
را از طريق وحى ، دريافت مى كردند، در جـامـعـه انتشار مى دادند و به كار مى بستند و هرگز تحت تاءثير
غوغا سالارى ، جنگ روانى و جو سازى نا بخردان و زورمداران قرار نمى گرفتند و راز موفقيت و جاودانگى
آنان نيز در همين نكته ، نهفته است .

تـا كـسـى انـديـشـه خـويـش را سـامـان نـبـخـشـد و كـشـور دل را مستقل نسازد، امكان ندارد بتواند
استقلال و آزادى را به ارمغان آورد و ملّت و كشورى را آزاده و مـسـتـقـل سـازد. اهـمـيـّت ايـن موضوع
آنگاه روشنتر مى شود كه بدانيم ، همه جبهه هايى كه در بـرابـر پـيـامـبـران گـشـوده مـى شـد، تـلاش
مـى كـردنـد، نـخـسـت ، روحـيـه اسـتـقـلال طـلبـى آنـان را خـدشـه دار كنند و سپس شيرازه نهضتشان
را از هم بپاشند. از اين رو، پيامبران را بر سر دو راهى ذلّت و وابستگى ، و اخراج و آزار و كشتار مخيّر
مى ساختند:

( وَ قـالَ الَّذيـنَ كـَفـَروُا لِرُسـُلِهـِمْ لَنـُخـْرِجـَنَّكـُمْ مـِنْ اَرْضـِنـا اَوْ
لَتـَعـُودُنَّ فـى مِلَّتِنا...) (160)

كـافـران بـه پـيـامـبرانشان گفتند: يا از سرزمين خويش اخراجتان مى كنيم ، يا بايد به آيين ما
بازگرديد.

مستكبران نيز چنين پيشنهادى را با فرستادگان الهى مطرح مى كردند:

( قـالَ الْمـَلاَُ الَّذيـنَ اسـْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ
وَالَّذينَ امَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا اَوْ لَتَعُودُنَّ فى مِلَّتِنا...) (161)

اشـراف بـرتـرى جـوى قـوم او گـفتند: اى شعيب ، به يقين ، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده اند، از
ديار خود، بيرون خواهيم كرد يا به آيين ما باز گرديد.

ايـن تـوهـّم نـابـخـردانـه از سـوى دشـمـنـان اسـلام نـيـز دنبال مى شد و قرآن مجيد به پيامبر
اسلام صلّى الله عليه وآله چنين هشدار مى دهد:

( وَ لَنْ تـَرْضـى عـَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ اِنَّ
هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى وَ لَئِنِ اتَّبـَعـْتَ اَهـْواءَهـُمْ بـَعـْدَ الَّذى جـاءَكَ مـِنَ
الْعـِلْمِ مـا لَكَ مـِنَ اللّهِ مـِنْ وَلِي وَ لا نَصيرٍ) (162)

هـرگـز يـهود و نصارا از تو خشنود نخواهند شد تا از آيين آنها پيروى كنى (و از آيين خود دست بـشـويـى
، در پـاسـخ ايـن خـواسـتـه آنـان ) بگو: هدايت ، تنها هدايت الهى است و اگر از هوا و هـوسـهـاى آنـان
پـيـروى كنى ، بعد از آنكه آگاه شده اى ، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا نخواهى داشت .

روشـن اسـت كـه سـفـيـران ارجـمـنـد الهـى و مـؤ مـنان راستين و انقلابى ، همواره راه سرافرازى و
آزادگـى را بـرمـى گزيدند و هرگز تسليم خواست ابلهانه دشمن نمى شدند و با رشادت مى گفتند:

( قـالُوا لَنْ نـُؤْثـِرَكَ عـَلى مـا جـاءَنـا مـِنَ الْبـَيِّنـاتِ وَالَّذى فـَطـَرَنـا
فـَاقـْضِ مـا اَنـْتـَ قاضٍ...) (163)

(سـاحران كه به موسى ايمان آوردند، به فرعون ) گفتند: سوگند به كسى كه ما را آفريده ، هـرگـز تـو را بر
دلايل روشنى كه براى ما آمده ، ترجيح نخواهيم داد، پس ‍ هر چه مى خواهى انجام ده .

/ 88