د ـ نكوهش بى تفاوتى - اخلاق سیاسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق سیاسی - نسخه متنی

ع‍ل‍ی‌ اص‍غ‍ر ال‍ه‍ام‍ی ‌ن‍ی‍ا؛ ت‍ه‍ی‍ه‌ک‍ن‍ن‍ده‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌ [س‍پ‍اه‌ پ‍اس‍داران‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌]

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

د ـ نكوهش بى تفاوتى

بـه هـمان نسبت كه حضور در صحنه ، امرى ضرورى ، مورد رضاى خدا و برگرفته از سخن و سـيـره اوليـاى
الهـى اسـت ، بـى تفاوتى ، منفى بافى و انزوا طلبى ، نكوهيده و محكوم است ، حتى گاهى بى تفاوتى بحدّى
مى رسد كه شخص را از زمره مسلمانان و از مرز اسلام خارج مى سـازد، خـواه اين بى تفاوتى در امور
اجتماعى ، سياسى و نظامى صورت پذيرد يا در كارهاى اقتصادى ، فرهنگى و مانند آن .

رهـبـر عـظـيـم الشاءن اسلام ، حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله ، در يك ترسيم كلى از شخص بى تفاوت مى
فرمايد:

( مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ) (126)

كسى كه روز را بدون اهتمام به كار مسلمانان سپرى كند، مسلمان نيست .

اين ديدگاه كلّى در برخى از روايات ديگر، مشخص و ريز شده و به عبارتى ، نمونه هاى بى تفاوتى بيان شده
است كه در اينجا به سه نمونه آن بسنده مى كنيم .

1 ـ در زمـان خـلافـت امـيـر مـؤ مـنـان عليه السلام ، مردى مرد ديگرى را نگه داشته بود و شخص سومى او
را كشته و ديگرى هم ناظر صحنه بوده و هيچ عكس العملى نشان نداده بود؛ امام ، فرد نـخـسـتـيـن را
مـحـكـوم بـه حـبـس ابـد، قـاتـل را اعـدام كـرد و چـشـم نـفـر سـوم را ـ بـه ايـن دليل كه به مقتول
كمك نكرده بود ـ درآورد.(127)

2 ـ امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

( مَنْ رَاى اَخاهُ عَلى اَمْرٍ يَكْرَهُهُ فَلَمْ يَرُدَّهُ عَنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ
فَقَدْ خانَهُ) (128)

هـركس برادرش را مشغول كارى ببيند كه خوشايند او نيست و در حالى كه توان دارد، او را از آن كار باز
ندارد، به آن برادر خيانت كرده است .

3 ـرسول خدا صلى الله عليه و آله نيز مى فرمايد:

( ما امَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الاْ خِرِ مَنْ باتَ شَبْعانَ وَ جارُهُ جائِعٌ) (129)

هـر كـس سـيـر بـخـوابـد، در حـالى كـه هـمسايه اش گرسنه است ، به خدا و روز واپسين ايمان نياورده
است .

بـا ايـن وصـف ، هـيـچ مـسـلمـانـى ، حـق نـدارد در بـرابـر آنـچـه كـه در داخـل و خـارج
كـشـوراسـلامـى مـى گـذرد، بـى تـفـاوت بـاشـد، بـلكـه هـر كـس در هـر شـغـل و مـسـؤ وليـتـى كـه
بـه عـهـده گـرفـتـه ، بـايـد بـا هـشـيـارى و دقـّت عـمـل ، در بـرابـر اسـلام و مـسـلمـانـان
بـلكـه مستضعفان جهان ، احساس مسؤ ليت كند، در غير اين صـورت ، مـشمول اين سخنان واقع بينانه خواهد
شد يا به تعبير اميرمؤ منان عليه السلام مرده مـتـحرّكى بيش نخواهد بود. آن حضرت درباره بى تفاوتان
در برابر تهاجم فرهنگى و ترك امر به معروف و نهى از منكر مى فرمايد:

( ...مَنْ تَرَكَ اِنْكارَالْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَيَدِهِ وَ لِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ
بَيْنَالْاَحْياءِ) (130)

هر كسى انكار منكر را با قلب ، دست و زبانش ترك كند، مرده اى است ميان زندگان .

/ 88