يـك فـرهـنـگ اصـيل و واقعى ، ريشه دار و جاودان نيز هست ، همان گونه كه فرهنگهاى سطحى و بى ريشه ، زدودنى و نابود شدنى است :
( كَذلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْباطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ اَمّا ما يَنْفَعُ النّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الاَْرْضِ...) (219)
ايـن چـنـيـن خـداونـد، حق و باطل را مَثَل مى زند؛ اما كف (روى آب ) نابود مى شود، ولى آنچه به سود مردم است ، در زمين پايدار مى ماند.
و خداوند چنين تضمينى را در مورد اسلام و قرآن داده است . (220) علاوه بر اينكه معمارى ايـن دين حنيف از چنان استحكام و دقّتى برخوردار است كه هرگز در برابر گردبادهاى مخالف آسـيـب نـخـواهـد ديـد، يـعـنـى اسـلام ، بـراى بـالنـدگـى و پـويـايـى خـود، از سـوى عوامل برونى و درونى تقويت مى شود و راه جاودانگى را طى مى كند.
بـنـابـرايـن ، فـرهـنـگ اسـلامـى ، از ويـژگـيـهـاى يـك فـرهـنـگ اصـيـل و مـورد اطـمينان برخوردار است و توانايى و غناى لازم را براى تضمين زندگى سالم و سـعـادتـمـنـد داراسـت و پـيـروان چـنـيـن ديـنـى بـايـد بـه خـود بـبـالنـد و ضـمـن عمل به دستورات آن ، با دل و جان از فرهنگش پاسدارى كنند.
آنـچـه در ايـن بـخـش مـى آوريـم ، بـرخـى از پـاره فـرهـنـگـهـاى اصـيـل اسلامى است با تاءكيد بر اينكه اسلام چيزى جز مجموعه ارزشهاى متعالى نيست و هر چه اسلامى است ، ارزشمند است و ضد اسلام ، ضد ارزش است .
رهـپـويـى در راه حـق و تقرّب به خدا اصيلترين نمود فرهنگ اسلامى است كه بايد بر مجموعه افـكـار، كـردار و گفتار مؤ منان ، حاكم باشد بگونه اى كه لحظه اى از محضر خدا خود را غايب نـبـيـنـد و ضـمـن يـقين به حضور، حتى با چشم دل خدا را ببيند؛ امام صادق عليه السلام ، در اين باره چنين رهنمود مى دهد:
( خـَفِ اللّهَ كـَاَنَّكَ تـَراهُ وَ اِنْ كـُنـْتَ لا تـَراهُ فـَاِنَّهُ يـَراكَ فـَاِنْ كـُنـْتَ تـَرى اَنَّهُ لا يـَراكَ فـَقَدْ كَفَرْتَ...) (221)
از خـدا چـنان بترس كه گويى او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند و اگر پندارى كه تو را نمى بيند، كافرى !
فـرهـنـگ ( خدا خواهى ) بايستى در فرد و جامعه ، شب و روز، در كارهاى خرد و كلان و پيوسته رواج يـابـد و حركت و سكون ، جنگ و صلح ، سخن و خاموشى ، دوستى و دشمنى و... به دستور خدا و براى خدا باشد و بايد گفت :
عصاره همه معارف اسلامى در اين كلمه جمع شده است ، چنان كـه قـرآن مجيد اين اصل را كليد رمز فرهنگ و معارف اسلامى و نيز هدف غايى آن معرفى كرده ، مى فرمايد:
( قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَ فُرادى ...) (222)
بگو: شما را تنها يك پند مى دهم و آن اينكه دو نفره يا تنهايى براى خدا قيام كنيد.