بـا تـوجـه بـه آنـچـه گذشت ، براى خردمند، ترديدى باقى نمى ماند كه پاكيزه نگه داشتن دل و عمل از ميكروب نفاق و دورويى ، كارى حياتى ، ضرورى ، فورى و جاودانه است كه لحظه اى نبايد از آن غفلت كرد، زيرا:
اگر انسان از اين صفت جلوگيرى نكند و نفْس را سرخود كند، به اندك زمان چنان مهار گسيخته شـود كـه تـمـام هـمـّت و هـمـّش را مـصروف اين رذيله كند و با هر كس ملاقات كند، با دورويى و دوزبـانى ملاقات كند و خلط و آميزش با كسى نكند جز آنكه آلوده باشد به كدورت دورنگى و نـفـاق ، و جـز مـنـافـع شـخصى و خودخواهى و خودپرستى ، چيزى در نظرش نباشد و صداقت و صـمـيـميّت و همّت و مردانگى را بكلّى زير پا نهد و تمام كارها و حركات و سكنات دو رنگى را بـه كار برد و از هيچ گونه فساد و قباحت پرهيز نكند. چنين شخصى از زمره بشريت و انسانيت ، دور و با شياطين محشور است .(336)
در سخنان معصومين عليهم السلام رهنمودهاى متعددّى براى مصون ماندن از نفاق آمده ، از جمله :
اميرمؤ منان صلوات الله عليه مى فرمايد:
( اَفيضُوا فى ذِكْرِاللّهِ... وَ هُوَ اَمانٌ مِنَالْنِّفاقِ) (337)
فراوان به ياد خدا باشيد... كه ايمنى از نفاق است .
رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود:
هـر مـسـلمانى كه چهل روز در نماز جماعت شركت كند و تكبيرة الاحرام را دريابد، دورى از دوزخ و پيراستگى از نفاق نصيبش گردد.(338)
همان حضرت فرمود:
هر كس شانزده روز از ماه شعبان را روزه بگيرد، خداوند، رهايى از دوزخ و دورى از دورويى به او عطا كند.(339)
همان بزرگوار فرمود:
صلوات بر من و دودمانم ، نفاق را نابود مى كند.(340)
مـعـناى لغوى ( غدر) رها كردن و ترك گفتن يك چيز است و به همين مناسبت در ترك عهد و پيمان شكنى كاربرد يافته است .(341)
( غدر) و پيمان شكنى مى تواند كليه پيمانهاى فردى و اجتماعى ، كوچك و بزرگ ،انسانى و خـدايـى ، رسـمـى و غـيررسمى و بابيگانه و آشنا را آسيب برساند، چنان كه ممكن است انسان ، خويشتن را نيز بفريبد و به پيغمبر خدا نيز كلك بزند.(342)
نـقـطـه مـقـابـل ( غـدر) ، ( وفـادارى ) اسـت كـه آن نـيـز شامل هر گونه پايدارى نسبت به همه پيمانهاى فردى و اجتماعى مى شود و مى توان گفت : هر گـونـه بـى صـداقـتـى ، بى وفايى و هر عملى كه برخلاف عرف سالم اجتماعى و فطرت و وجدان انسانى باشد، غدر و حيله است ، چنان كه نقل شده است :
مـُغـيره پسر شُعبه ، با عده اى از تجّار كافر به قصد سفر، از طائف خارج شدند. در بين راه ، مـغـيـره ، تـاجـران كـافـر را كـشـت و امـوال آنـهـارا نـزد رسـول خـدا صـلّى الله عـليـه و آله آورد، ولى آن حـضـرت ، اموال را نپذيرفت و فرمود:
( هذا غَدْرٌ وَ لا حاجَةَ لَنا فيهِ) (343)
اين (كارى كه تو كردى ) غدر و حيله است و ما نيازى بدان نداريم .
بـدون تـرديـد، غـدّارى و مـكـّارى از رذايل بسيار زشت اخلاقى است ، چرا كه از سوى دين و خرد مـحـكـوم و مـمنوع است ؛ عقل و فطرت پاك انسانى از هر گونه مكرو حيله متنفّر است و آن را خلاف وجدان مى شمرد، چنان كه از سوى شرع نيز با عبارات تندى مورد نكوهش قرار گرفته است :
رسول گرامى اسلام (ص ) غدر را از اجزاء چهارگانه نفاق مى داند و مى فرمايد:
چـهـار خـصـلت در هـر كـسـى بـاشـد، او منافق است و اگر يكى از آنها باشد، بخشى از نفاق را داراسـت ، مگر اينكه آنها را از خود دور كند:
1 ـ هنگام سخن ، دروغ بگويد.
2ـ وقتى وعده مى دهد، خـلاف كـنـد.
3 ـ هـر گـاه پـيـمـان مـى بـنـدد، آن را مـى شـكـند.
4 ـ هنگام دشمنى ، دست به جنايت بزند.(344)
امير مؤ منان صلوات الله عليه نيز مى فرمايد:
( اَلْغَدْرُ شيمَةُاللِّئامِ) (345)
پيمان شكنى ، خصلت انسانهاى پست است .
همچنين در مقايسه ميان غدر و خيانت ، مى فرمايد:
( اَلْغَدْرُ اَقْبَحُالْخِيانَتَيْنِ) (346)
بى وفايى به پيمان ، زشت ترين دو خيانت است .
جالب اينكه آن حضرت به سياسى بودنِ غدر نيز اشاره كرده ، مى فرمايد:
( اَلْغَدْرُ بِكُلِّ اَحَدٍ قَبيحٌ وَ هُوَ بِذِى الْقُدْرَةِ وَالسُّلْطانِ اَقْبَحُ) (347)
پيمان شكنى نسبت به همه كس ،زشت است و نسبت به صاحبان قدرت و منصب ، زشت تر است .