بچشم ميخورد .
( ص 190 ) دانش ما فقط از جهت اكتشافات شگفت آور و نظريات ابتكارى مديون عرب نيست ..
بلكه اصل وجود خود را به آنان مديون است .
دنياى قديم ما بكلى باعلم بيگانه بود .
دانش نجوم و رياضيات يونان علوم بيگانه ئى بود كه از خارج به آن كشور آمده و از دست ديگران گرفته شده بود و هرگز بصورت بومى در نيامد تا بتواند بطور كامل با فرهنگ يونانى آميخته گردد .
يونانيان هر چند روشها را منظم ساختند و به قوانين كليت دادند و نظريه ها وضع كردند ولى با اينحال روش تجربه و تحقيق و پيگيرى براى يافتن مطالب تازه و فراهم آوردن و جمع كردن معلومات مثبت و واقعى و روشهاى تفصيلى علم و دقت بررسى مداوم و خلاصه بحثهاى تجربى و عملى از طرز فكر و عمل يونانيان بسى بيگانه بود .
بحث و تحقيق علمى در جهان قديم جز در اسكندريه آنهم در دوران يونانى مابيش پانگرفت و اما آنچه ما بدان علم ميگوئيم در اثر روح جديد تحقيق و از راههاى تازه ء تجربه و مقياسهاى نوين و تطور رياضيات به صورتى كه براى يونان ناشناخته بود بهجامعه ء اروپائى وارد شد .
و قابل توجه آن است كه اين روح جديد تحقيق و اين روشها و مقياسها را عرب براى اروپا به ارمغان آورد ( ص 109 )