ادعانامه ای علیه تمدن غرب و دورنمائی از رسالت اسلام نسخه متنی

نيستند كه ابتكار روش تجربى به آنان نسبت داده شود زيرا راجربيكن فقط يك پيام آور دانش و روش علمى
اسلامى بود به اروپاى مسيحى .

خود وى هرگز از ياد آورى اين حقيقت كه : فراگرفتن زبان و علوم عرب
يگانه
راه معرفت و دانش صحيح براى معاصران اوست
باز نمى ايستاد .

گفتگوها و مناقشاتى كه درباره ء
بنيانگذاران روش تجربى
در گرفته
نمونه ئى است از تحريف دهشتناكى كه در اصول تمدن اروپائى راه
يافته است .

روش تجربى عرب ها در عصر بيكن انتشارى بسزا يافته بودو مردم در اقطار اروپا با شور و
اشتياقى فراوان آنرا فرا مى گرفتند ( ص 202 ) علم
مهمترين فيضى بود كه تمدن عرب به دنياى نو ارزانى
داشت ولى ثمرات آن دير رس بود ...

نبوغى كه فرهنگ عرب در اسپانيا بوجود آورد
فقط آنروزى توانست
بپاخاسته و دنيائى را آباد كند كه دير زمانى از اختفاء آن تمدن در پشت ابرهاى تيره مى گذشت .

تنها علم
نبود كه در كالبد اروپا جان دميد
بلكه عوامل بيشمار ديگرى از تمدن اسلامى نيز بودند كه اشعه ء خود
را براى نخستين بار بر زندگى اروپائى افكندند .

( ص 202 ) با اينكه بطور قطع هيچ گوشه ئى از زواياى
تمدن شكوفان اروپا را نمى توان نشان داد كه در اصل
از عوامل فرهنگ اسلامى سرچشمه نگرفته باشد
ولى
عوامل در پيدايش علوم طبيعى و بحثهاى علمى يعنى همان نيروئى كه بحقيقت وسيله ء امتياز عصرجديد و
مايه ء شگفتگى و تلالؤ آن است از همه جا بيشتر و آشكارتر