اصول پنجگانه اعتقادی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

نسخه متنی -صفحه : 47/ 16
نمايش فراداده

اشتباه مى گردند، پيراستگى آنان از گناه و اشتباه حد اعلاى قابليت اعتماد را براى انسانها فراهم مى كند.

اينك مى پرسيم كه اين مصونيت از گناه از كجا سرچشمه گرفته است ؟ آيا پيامبران همچون ساير انسان ها نيستند تا از غرايز و شهوات برخوردار باشند، يا آنكه هر وقت مى خواهند مرتكب گناه و اشتباه شوند، يك ماءمور غيبى جلوى آنها را مى گيرد؟!

در پاسخ مى گوييم : عصمت پيامبران نه به خاطر نداشتن غرايز و شهوات است ، زيرا آنان همانند ساير انسان ها از غرايز برخوردارند و نه به خاطر آن است كه كسى مانع آنان از گناه شود، بلكه برخاسته از نوع بينش و درجه يقين و ايمان آنان است .

منشاء عصمت از گناه

انسان ، موجودى آزاد و انتخابگر است و كارهايش را بر اساس سود و زيان يا مصلحتى كه در انجام يا ترك آن مى بيند، انتخاب مى كند. از اين رو، آگاهى و تشخيص نيك و بد نقش مهمى در انتخاب او دارد.

افراد مردم از نظر درجه ايمان و توجه به آثار گناه متفاوتند؛ هر اندازه ايمانشان قوى تر و توجه آنها به زيان گناهان بيشتر باشد، پرهيز و خويشتن دارى آنان نيز بيشتر مى شود و به همان نسبت ، از ارتكاب گناهان مى پرهيزند. اگر درجه ايمان به حد يقين برسد، به گونه اى كه آدمى حالت خود را در حين ارتكاب گناه مانند كسى ببيند كه مى خواهد خود را از كوه پرت كند يا زهر كُشنده اى بنوشد، در اين صورت ، احتمال ارتكاب گناه به صفر مى رسد و هرگز به طرف گناه نمى رود، چنين حالتى را (عصمت از گناه ) مى ناميم .

پس عصمت از گناه ، ناشى از كمال ايمان و شدت تقوااست و براى اينكه انسان به حد عصمت از گناه برسد، لازم نيست كه نيرويى خارجى او را باز دارد يا در نهادش انگيزه گناه نباشد. اگر انسان توانايى انجام گناه را نداشته باشد، گناه نكردن براى او كمال شمرده نمى شود. او مانندانسانى است كه در زندان حبس است و قادر به دزدى نيست ، آيا مى توان دزدى نكردن چنين انسانى را به حساب درستى و امانت او گذاشت ؟ با اين بيان ، عصمت پيامبران تبيين مى شود، گر چه عصمت پيامبران مرتبه اى دارد والاتر از آنچه گفته شد، ليكن براى روشن شدن آن ، بايد به روايتى كه درباره اقسام عبادت عبادتگران آمده است ، توجه نمود كه عبادت به طمع بهشت را عبادت تاجران و عبادت از بيم عذاب را عبادت بردگان مى نامد، ولى عبادت احرار و آزادگان را نه به خاطر طمع بهشت و يا بيم از دوزخ ، بلكه به خاطر حب و عشق به خداوند مى داند.

امام صادق (ع ) مى فرمايد:

(... وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللّهَ عَزُوَجَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبادَةِ)(19)

و گروهى خداى عزو جل را از روى حبّ و دوستى اش مى پرستند واين عبادت آزادگان و برترين عبادت هاست .

از اين روايت و موارد ديگرى در دعاها و روايات استفاده مى شود كه عصمت پيامبران تنها در حسابگرى عقلى آنان ريشه ندارد و ازاين مرتبه بالاتر است ، عصمت آنان از آن روست كه به خداوند عشق مى ورزند، اگر شعله عشق در دل آدمى برافروخته شود، نه تنها با خواسته معشوق به مخالفت برنمى خيزد، بلكه خواسته اى جز خواست محبوبش ندارد و حتى تصور آن در ذهن او راه نمى يابد، اين است كه همواره از درِ طاعت بر مى آيد و هرگز ره معصيت ، نمى پويد.

در زندگى مردان الهى كه شراره اى از اين آتش محبت در جانشان افتاده است ، حكايتها و داستهانهايى وجوددارد كه شگفت انگيز است و پرتو آن ، ايشان را در برابر فرمانهاى الهى مطيع و متعبد ساخته است ؛ چه رسد به پيامبران بزرگ خداوند كه با اين عشق ، وجودشان سرشته و جانشان سوخته است .

منشاء عصمت از اشتباه

مصونيت از اشتباه ، ناشى از نوع بينش پيامبران است . اشتباه در انجا رخ مى دهد كه انسان به طور مستقيم به واقعيت هاى عينى نرسد، بلكه از راه محاسبه هاى ذهنى كم و بيش با آنها آشنا شود. همان گونه كه حواس ما به طور مستقيم با جهان خارج ارتباط ندارد و عقل نيز غالب فعاليت هايش روى داده هاى حسى است . پس امكان اشتباه وجود دارد. اما پيامبران الهى از درون خود با كمك نيروى وحى ، با واقعيت هستى ارتباط و