اتصال دارند و چون در متنِ واقعيت ، اشتباه رخ نمى دهد، پس در ارتباط ايشان با آن نيز اشتباهى صورت نمى گيرد.
از همين جا، مى توان به تفاوت پيامبران و نوابغ پى برد. نوابغ افرادى هستند كه نيروى تفكر و حسابگرى قوى دارند يعنى از راه حواس خود با اشياء تماس مى گيرند و به كمك نيروى عقل حسابگر خود، بر روى فرآورده هاى ذهنى خود كار مى كنند و به نتيجه هاى تازه مى رسند و گاهى خطا مى كنند، اما پيامبران الهى علاوه بر برخوردارى از نيروى خرد و انديشه و حسابگرى هاى ذهنى به نيروى ديگرى به نام (وحى ) مجهزند.
نبوغ نوابغ ، مربوط به نيروى فكر و انديشه بشرى آنان است ولى فوق العادگى پيامبران ، مربوط به نيروى وحى است كه آنان را با واقعيت هستى ارتباط مى دهد.
پيامبران براى رهبرى مردم و نجات جامعه از آلودگى ها و تباهى ها و گسترش عدالت و تقوا آمده اند. مردم بايد نسبت به آنان اعتماد داشته باشند و با اطمينان خاطر به گفته هاى آنان گوش فرادهند. وقتى مردم ببينند كه آنها اشتباه مى كنند يا به گفته هاى خود پايبند نيستند، مردم را به راستى ، امانت ، عدالت و تقوا مى خوانند و خود به حقوق ديگران تجاوز مى كنند و به گناه آلوده اند، يا اگر درباره آنان احتمال آلودگى به گناه داده شود، هرگز با قلبى آرام به گفتارشان توجه نمى شود و اثر گفتارشان از مرز گوشها فراتر نخواهد رفت .
براى اين كه دعوت پيامبران در قلب هاى مردم مؤ ثر افتد واعتماد و اطمينان آنان را جلب نمايد، بايد هرگز خطايى از آنان سرنزند و سراسر زندگى آنان از پاكى و نيكى آكنده باشد.
عصمت و پيراستگى از هر گونه گناه ، مهمترين صفت پياميران الهى است .
پيامبران نه مرتكب گناه مى شوند و نه در كار خود اشتباه مى كنند. عصمت از گناه ، ناشى از بالا بودن درجه ايمان و حد اعلاى يقين آنان است و عصمت از اشتباه ، مولود شناخت ويژه اى است كه آنان را با واقعيت هستى پيوند مى دهد.
تفاوت پيامبران و نوابغ در اين است كه نوابغ از راه حواس و با برخوردارى از نيروى حسابگرى قوى به نتايج تازه اى مى رسند، ولى پيامبران علاوه بر نيروى انديشه به نيروى وحى مجهزند.
معصوم بودن پيامبران ، حد اعلاى قابليت اعتماد را ايجاد مى كند و مردم با اطمينان خاطر به دعوتشان پاسخ مى گويند.
1 عصمت يعنى چه ؟ 2 عصمت از گناه ناشى از چيست ؟ 3 عصمت از اشتباه از چه چيزى ناشى مى شود؟ 4 تفاوت بين پيامبران و نوابغ را بيان كنيد.
5 عصمت پيامبران چه لزومى دارد؟
معجزه از ماده عجز است ، يعنى كارى كه بشر، از انجام آن و مثل آن عاجز و ناتوان است .
بنابراين ، معجزه كار خارق العاده اى است كه پيغمبر به فرمان خدا، براى اثبات ارتباط خويش با خداوند و حقانيت ادعاى خويش ، انجام مى دهد. قرآن كريم از معجزه ، به (آيت ) يعنى نشانه و علامت نبوت تعبير مى كندو دانشمندان علوم اسلامى ، از آن جهت كه ساير افراد بشرتوانايى انجام آن را ندارند، به آن معجزه مى گويند. داشتن معجزه ، نشانه صداقت شخصِ مدعى نبوت ، در ادعايش است و براستى با عالم ديگرى ارتباط دارد. امام صادق (ع ) در اين باره مى فرمايد:
(خداوند به پيامبران و جانشينانشان معجزه عنايت كرده تا گواه راست بودن ادعاى آورنده معجزه باشد و