هرچند اطلاعات تفصيلى قابل توجهى از دعوت نوح در دست نيست، اما با عنايت به آيات و روايات موجود، - چنان كه در شرح دو شيوه قبل اشاره شد - مراحلى چند در دعوت وى آشكار مىشود. آن حضرت با شناخت روحيات مردم و شرايط زمانى و مكانى، مراحلى را براى دعوت خويش طراحى نمود.
برخى اين مراحل را در سه مرحله خلاصه كردهاند، چنان كه در التفسير المبين آمدهاست:
نوح همانند كار امر به معروف و نهى از منكر، مراحلى را تجربه كرد. در ابتدا با راه ساده و سپس راههاى دشوار و دشوارتر؛ شروع دعوت با دلسوزى و نصيحت محض، و چون نپذيرفتند با دعوت علنى به مسير دوم گام نهاد، و چون اين شيوه نيز مؤثر نيفتاد بين دعوت علنى و سرّى جمع كرد و كلمه (20)
برخى نيز چهار مرحله را ذكر كردهاند:
حضرت نوح در دعوت خود، تمام شيوههاى طبيعى براى يك دعوت جديد را بهكاربرد؛ دعوت سرّى، علنى، و جمع ميان آن دو را در دستور كار قرار داد. اما آنها انگشت در گوشهاى خويش نهاده و جامه خود به سر كشيدند و بر استكبار خويش پا فشارى نمودند.
آنگاه، دعوت خود را با بيان منفعت ظاهرى و معنوى كه در پذيرش آن نهفته است ادامه داد و نعمتها و آيات الهى را بر ايشان يادآورشد، و در يك كلام، از راه تحريك عواطف و هشدار به عقلشان، برهانهايى محكم بر اثبات حقّانيت دعوت الهى خويش اقامه كرد.(21)
با استفاده از اين آرا و با نگاهى ديگر به آيات دعوت نوح بهويژه ترتيب وقايع در سوره نوح، مىتوان با تفصيل بيشتر، مراحل زير را در دعوت آن حضرت استخراج كرد:
در اين مرحله، پيام الهى به گوش مردم، به صورت تك تك يا گروهى ابلاغ شده و رسالت الهى طى آيات متعدد براى آنها تبيين گشته است:
قالَ يا قَوْمِ إِنَّىلَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ؛(22)
نوح گفت: اى قوم من، من شما را هشدار دهندهاى آشكارم، كه خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أفَلا تَتَّقُونَ؛(23)
و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس به قومش گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد، شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟