اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان

مصطفی عباسی مقدم

نسخه متنی -صفحه : 429/ 151
نمايش فراداده

ب) مرحله برائت قهرآميز (مبارزاتى)

در اين مرحله، برائت شكل جدى‏ترى يافته و صورت مقابله و مواجهه قهر آميز به خود گرفت. وقتى استدلال ناصحانه و دلسوزى پدرانه و حتى اعتزال معترضانه كارگر نيفتاد و قوم ابراهيم سر در بت‏پرستى خويش داشتند و به هيچ نداى حقيقتى پاسخ مثبت نمى‏دادند، ابراهيم تصميم به مبارزه جدى و تلاش براى محو مظاهر شرك گرفت.

وى پيش از هر اقدامى با شجاعت تمام تصميم خويش را اعلام فرمود:

وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ.(41)

و آن‏گاه در فرصت مناسب با خشمى الهى و شجاعتى وصف ناپذير، اراده خود را عملى نمود؛

فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ؛(42)

پس آنها را - جز بزرگ‏ترشان را - ريز ريز كرد، باشد كه ايشان به سراغ آن بروند.

فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ؛(43)

پس با دست راست بر سر آنان زدن گرفت.

ج) مرحله هجرت

وقتى تمام روش‏هاى تبليغى و شيوه‏هاى اقناعى كارگر نيفتاد، او ضمن پرهيز از نوميدى در پى يافتن عرصه‏هاى جديد دعوت و ايجاد فرصت‏هاى نو بود كه هجرت به سرزمينى ديگر را اختيار كرد و در آن‏جا با تجديد بناى كعبه پايگاه جهانى توحيد را بنياد نهاد.

2 . شيوه كلى جدال احسن

بى شك جدال ابراهيم با مشركان زمانش، درخشان‏ترين جلوه جدال نيكو را در طول تاريخ انديشه بشرى رقم زده است. اين مجادله‏ها و محاجّه‏هاى نيكو و هدفدار در عرصه‏هاى گوناگون و با مخاطبان مختلف، مانند پدر، قوم، پادشاه و درباريان و اشراف صورت گرفته و تأثيرى شگرف بر دل و جان آنان بر جا نهاده است.

بى جهت نيست كه خداى تعالى، استدلال‏هاى او را به خود نسبت داده است:

وَتِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى‏ قَوْمِهِ.

مناظره و مجادله ابراهيمى، يكى از شيوه‏هاى استراتژيك عام دعوت اوست، كه خود حاوى روش‏هاى متعددى مانند روش استدراج، همراهى، خطاب توأم به عقل و دل، مقايسه و قول لين است و از سويى هر يك از مناظره‏هاى ابراهيم، حاوى نكات تبليغى قابل ملاحظه‏اى از قبيل تناسب با حال مخاطب، رعايت ادب و احترام وافر، به‏كار گيرى مفاهيم متنوع و استفاده از هر فرصتِ حاصل شده است.