نمونههايى از مناظره
اينك به ذكرنمونههايى از آن مناظرهها مىپردازيم :
نمونه اول: محاجّه ابراهيم با پدر در سوره مريم
و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز كه او پيامبرى بسيار راستگو بود. چون به پدرش گفت: پدر جان چراچيزى را كه نمىشنود و نمىبيند و از تو چيزى را دور نمىكند مىپرستى؟ اى پدر، بهراستى مرا از دانش، حقايقى بهدست آمده كه تو را نيامده است. پس از من پيروى كن تا تو را
به راهى راست هدايت كنم. پدر جان، شيطان را مپرست، كه شيطان، خداى رحمان را عصيانگر است.پدر جان، من مىترسم از جانب خداى رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.- گفت: اى ابراهيم، آيا تو از خدايان من متنفرى؟ اگر باز نايستى، تو را سنگسار خواهم كرد و برو براى
مدتى طولانى از من دور شو.- ابراهيم گفت: درود بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم، زيرا او همواره بر من
پر مهر بوده است. و از شما و از آنچه غير از خدا مىخوانيد كناره مىگيرم و اميدوارم كه در خواندن
پروردگارم نااميد نباشم.(44)در اين مناظره، شاهديم كه ابراهيم با خطابى دلسوزانه و در عين حال استدلالى به طرح پرسشهايى
هدفدار مىپردازد و در اين استفهام، در واقع سه دليل براى ابطال عبادت بتان ارايه مىدهد، سپس با
اشاره به دانشى كه از سوى پرورگارش يافته از پدر مىخواهد كه از او تبعيت كند. آنگاه دستور ترك
عبادت شيطان را مىدهد و در قالب يك هشدار و انذار دلسوزانه، پدر را از عذاب الهى و همراهى شيطان
برحذر مىدارد. دربرابر او، پدر بدون توجه به محتواى دلپذير و عقلايى دعوت ابراهيم و بى هيچ برهانى،
تنها به تهديد مبادرت مىورزد. اما جالب آن است كه على رغم اين حقناشناسى و پاسخ بى ربط، ابراهيم
با مهربانى ويژه انبيا، سلامى مىدهد و در واقع، مجادله را با اين عبارت صلح آفرين به پايان مىبرد
تا به آينده اميدوار باشد و تنها به اعتزال و كناره گيرى از بتان و بت پرستان و دعا به درگاه الهى
بسنده مىكند.