حضرت الياس(ع)
قرآن مجيد در دو يا سه موضع از الياس پيامبر نام برده است؛ يكى در سوره انعام (85) پساز نام اسماعيل ودر شمار پيامبران ذريه ابراهيم و نوح، و ديگر در سوره صافات (130) كه او را از رسولان الهى قلمداد كرده
است. ذكر او براى سومين بار درصورتى صحيح است كه مراد از :وَزَكَرِيّا وَيَحْيى وَعِيسى وَإِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ؛(1)و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را بهيادآر كه همه از شايستگان بودند.وَإِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ المُرْسَلِينَ * إِذ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ؛(2)و الياس از فرستاده شدگان است هنگامى كه به قومش گفت: آيا تقوا پيشهنمىكنيد.إِنَّهُ مِنْ عِبادِنا المُؤْمِنِينَ؛(3)به راستى كه او از بندگان با ايمان ما بود.بدين ترتيب قرآن او را به مقام صالحان و مرسلين ستوده و مدح كرده است. خوشبختانه باوجود تعداد اندك
آيات مربوط به اين پيامبر الهى، دعوت او تا حدودى ترسيم شده است كه شيوههايى مؤثر و قابل توجه را
مىتوان از آن برداشت نمود.درباره مفهوم الياسين كه در آيهاى ديگر ذكر شده ميان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. گروهى بر اين
اساس كه ياسين لقب رسول اكرم(ص) است، الياسين را وجه ديگر آل ياسين دانستهاند، ولى ديگران موضوع را
بهگونههاى ديگرى تبيين نمودهاند كه در نتيجه الياسين را همان الياس نبى معرفى مىكند؛ از جمله
شواهد اين گروه بر مدعايشان اين است كه: سَلامٌ عَلى إِلْ ياسِينَ * إِنّا كَذلِكَ نَجْزِى المُحْسِنِينَ؛(4)درود بر الياسين (درود بر پيروان الياس) ما نيكوكاران را اينگونه پاداش مىدهيم.بر اساس نظرى كه طبرسى در مجمع البيان از ابن مسعود و قتاده نقل مىكند، الياس همان ادريس است ولى از
ظاهر آيات قرآن به هيچ وجه چنين مطلبى بر نمىآيد.(5)