1. شيوههاى مستخرج از محتواى آيات
با شناخت مختصر شأن نزول كه شرايط و زمان نزول آيات قرآن را بهدست مىدهد، مىتوان بهخوبى بهشيوههاى دعوت پى برد، چرا كه از عناصر مهم تبليغ، تناسب پيامهاى تبليغى با شرايط موجود از جمله
وضعيت فكرى، روحى و اجتماعى مخاطبان است. پس در مورد آيات قرآن، با شناخت مفهوم آيات و بررسى احوال
مخاطبان در هنگام نزول، شيوه تبليغى قرآن در آن مقطع خاص استنباط مىگردد. و ما برآنيم كه هيچ سوره و
بيان قرآنى فاقد يك شيوه تبليغى نيست.از طرفى، در تبيين و تثبيت محورهاى اساسى عملى و عقيده اسلامى مانند اصل توحيد، شاهد اتخاذ
شيوههاى متنوع و جذاب در شرايط گوناگون هستيم؛گاهى قرآن براى نفى شرك برهان اقامه مىكند؛ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلّا
اللَّهُلَفَسَدَتا(2) (اگر درآسمان و زمين خدايانى جز الله بود، آن دو به تباهى كشيده مىشدند) اين
راه فكر وانديشه براى اقامه توحيد است. و گاهى مىفرمايد: لاتُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ
لَظُلْمٌعَظِيمٌ(3) (به خدا شرك نورز كه شرك ستم بزرگى است) و اين راه ذكر و عمل و حكمت عملى است.(4)اين همه بدان منظور است كه هيچكس در هيچ شرايطى از پرتو هدايت قرآن محروم نگردد:قرآن كريم اين راهها را به هم مىپيوندد تا اگر كسى در راه دل قوى شد بتواند از قوت راه دل، ضعف راه
عقل را جبران كند و اگر كسى در راه عقل و انديشه قوى شد بتواند در پرتو قدرت عقل ضعف راه دل را ترميم
كند.(5)در اينجا به منظور اثبات اين تنوع، به عناوين شيوههاى شناخته شده و استخراج شده دعوت قرآن كه از
ظاهر آيات و تفاسير آنها برداشت مىشود، اشاره مىكنيم:شيوه مناظره و مجادله، شيوه آسانگيرى (يُسر)، شيوه رحمت و مهربانى، تشويق و بشارت، انذار به فرجام
سوء دنيوى و اخروى، خطاب به تمام ابعاد وجودى انسان مثل فطرت و دل، و عقل و خرد، شيوه آزادمنشى و
پرهيز دادن از تقليد و خرافه پرستى، برخورد متناسب با روحيات اقشار مختلف مخاطبان، تكليف به اندازه
توان، پيشگيرى از تهمتها، استفاده از ضربالمثلها و حكمتها، يادآورى نعمتهاى الهى، يادآورى
سرگذشت تلخ و شيرين پيشينيان به منظور تشويق و عبرت آموزى، اصرار بر همراهى قول و فعل، پرهيز از
نفاق، شيوه تكرار جمله يا آيه، سؤال پيچكردن (طرح پرسشهاى پىدرپى)، حفظ عزت و كرامت انسانى، وعظ
و اندرز ناصحانه و... دهها شيوه ديگر كه براى هر يك مىتوان نمونههاى متعدد ذكر نمود.