هارون، اسوه هماهنگى و همراهى با مبلّغ زمان
در حيات تبليغى اين پيامبر گرامى، نخستين مطلب كه اذهان را به خود معطوف مىسازد، حضور چشمگير وفعال هارون در روند دعوت موسى است. موسى چون مأموريت دعوت فرعونيان را بر خود گران يافت، از خداوند
پشتيبانى و همراهى و مشاركت هارون نبى را خواستار شد؛وَاجْعَلْ لِى وَزِيراً مِنْ أَهْلِى * هرُونَ أَخِى * أُشْدُدْ بِهِ أَزْرِى * وَأَشْرِكْهُ فِى
أَمْرِى؛(6)و براى من دستيارى از كسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار كن، واو را شريك كارم
گردان.هارون نيز با كمال رغبت به اين امر روى آورد و خالصانه و خيرخواهانه همراه موسى شد و بخشى از سنگينى
مأموريت موسى را به دوش كشيد و اولين تصديقكننده او بود.فَأَرْسِلْهُ مَعِىَ رِدْءاً يُصَدِّقُنِى؛(7)پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند.و با يكديگر، فرعون را به يكتا پرستى دعوت كردند و بنىاسرائيل را از مصر نجات بخشيدندو به جانب
سرزمين مقدس سوق دادند.(8)همچنين با گفتار شيواى خود در پيشبرد دعوت كوشيد.وَأَخِى هرُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً؛(9)و برادرم هارون از من زبان آورتر است.و زمانى كه موسى به ميقات كوه طور عزيمت كرده و در غيبت بهسر مىبرد، جانشينى او را به عهده گرفت.وَقالَ مُوسى لِأَخِيهِ هرُونَ اخْلُفْنِى فِى قَوْمِى وَأَصْلِحْ وَلا تَتَّبِعْ سَبِيلَ
المُفْسِدِينَ؛(10)و موسى هنگام رفتن به كوه طور به برادرش هارون گفت: در ميان قوم من جانشينم باش، و كار آنان را اصلاح
كن و راه فساد گران را پيروى مكن.در اين مشاركت و حضور همه جانبه، نكته اساسى تبعيت محض و اطاعت مطلق و هماهنگى كامل هارون با
شيوههاى تبليغى موسى است، چه موسى عهدهدار مقام رسالت است و هارون، پيامبرى كه بايد تحت فرمان
رسول زمان باشد و در همان حال مكمل دعوت الهىاش، هرچند هارون برادر بزرگتر موسى بوده باشد.