3 . گسترش دعوت بر اساس شرايط
اين جنبه از بطن دو شيوه گذشته استنباط و استخراج مىشود، بدين ترتيب كه انتقال از يكمرحله و ورودبه مرحله ديگر، همواره در تبليغ حكيمانه نبوى بر پايه دلايلى بوده است كه مىتوان ازجمله، به تغيير
شرايط، شدت و ضعف دشمنى و عناد مشركان و يا وضعيت خانوادگى و پشتوانه حقوقى رسولخدا اشاره كرد.مبلّغ حكيم وظيفه دارد ضمن حفظ روحيه پشتكار و تلاش بىوقفه و پىگيرى اهداف مقطعى نگاه اصلى را
متوجه هدف نهايى گرداند و اين مهم مستلزم اتخاذ شيوههاى انعطافپذير و قابل تغيير در مسير دعوت
است.پيامبر بزرگ اسلام، بر اين اساس در هر مقطع با در پيش گرفتن شيوههاى جديد، موجبات گسترش دعوت را
فراهم مىآورد؛ آنگاه كه به هيچ روى امكان تبليغ دين نبود، تنها با رفتار موحدانه خود و عبادت
حنيفانه و عدم احترام بتها و التزام به فضايل اخلاقى به تبليغ عملى مىپرداخت و آن زمان كه ابلاغ
دين به تك تك افراد ميسر شد، به اين كار آغاز كرد، اما اظهار دين ميسر نبود. در مقطع بعد، توانست برخى
از مظاهر مسلمانى از جمله طواف و نماز به شيوه مخصوص را در كنار كعبه به نمايش بگذارد. در كتاب سيره
رسول الله آمده است:پس از اسلام آوردن عمر بن الخطاب، مسلمانان جرأت يافتند و تكبيرگويان از خانه (16)
آنگاه كه به حمايت حقوقى ابوطالب و حمايت مالى خديجه پشتگرم بود به نيكى از آن بهره برد و چون آنها
را از دست داد نوعى هجرت را براى حفظ انجمن نومسلمانان مقرر كرد وبه شِعب پناه آورد كه چنان كه تاريخ
مىگويد، استقامت مسلمانان در محاصره اقتصادى شعب ابىطالب تا حدودى مشركان را تحت تأثير قرار
داد. زمانى نيز كه خطر همه جانبه، مسلمين را تهديد مىكرد و ناچار شد راه گريزى به بيرون از قلمرو
مشركان بيابد، عدهاى از آنان را به حبشه فرستاد. اين اقدام موفق، شناخت كامل پيامبر را از اوضاع
پيرامون خود نشانمىدهد.نمونه ديگر را در تغيير سياست تبليغى پيامبر پس از انذار عشيره مىبينيم؛
آن حضرت كه در ابتدا مأمور بود به خويشان نزديك وعشيره اقربين خود يعنى خاندانهاى قريش هشدار و
انذار دهد، چون سرسختى ايشان را دربرابر اسلام و پافشارى ايشان را بر كفر و ضلال ديد و مرگ ابوطالب،
بزرگترين حامى خود را ازدست داد، به فكر تبليغ طوايف و قبايل ديگر عرب افتاد و از نزديكترين
قبيله نيرومند و ثروتمند عرب يعنى ثقيف آغاز كرد.(17)پس از نوميدى از ايمان مردم مكه و طايف، در شيوه تبليغى خود تجديد نظر نمود و درصدد بسط دعوت در
سرتاسر عربستان و خروج از بن بست محدوده قبايل قريش برآمد. اما اين كار نيز به خاطر هم پيمانىهاى
متعدد آنها با قريش و بى ياور بودن رسولخدا(ص)، اقدامى خطرناك به شمار مىرفت. از اين رو پيامبر
تصميم گرفت در موسم حج به قبايل مختلف مراجعه كند تا در پناه بنىهاشم و بقيه تازه مسلمانان، تبليغ
مؤثرترى انجام دهد.