شيوههاى تبليغى آسيه
اين اسوه قرآنى نيز شيوههاى مستقيم تبليغى ندارد و تنها مىتوان از برخوردها و رفتارش،شيوههايى عملىرا استخراج نمود كه به طور غيرمستقيم مبلّغ ايمان، فداكارى وخداجويى است:
1 . قصد جدى گريز از محيط كفرو فساد
اولين شيوهاى كه از زندگى آسيه برداشت مىشود اين است كه چون توان تغيير عقايد فرعونيان واصلاحمفاسد آن دستگاه حكومتى را نداشت، از وظيفه فردى خود غافل نگشت و يك تنه عقيده وايمان خود را ابراز
داشت و از خدا رهايى از فضاى كفر واستكبار را طلب كرد. بايد توجه داشت كه او حتى قبل از ايمان به رسالت
موسى در كودكى او به وى پناه داده بود و بارها فرعون را از تصميم بر كشتن اين فرزند خوانده برحذر
مىداشت، كه اين همه بيانگر فطرت سليم و آمادگى روحى او براى پيوستن به صف مؤمنان بود و مرحله به
مرحله مسير هدايت را مىپيمود؛
گفتهاند آسيه همسر فرعون به محض آن كه عصاى موسى دروغپردازى ساحران را بلعيد، ايمان آورد و فرعون
بسيار او را شكنجه كرد و در نهايت او را به شكلى فجيع به قتل رساند.(6)
2 . برائت از ستم و ستمگر
آسيه تا آنجا كه توان داشت از ظلم ظالمانى چون فرعون به ويژه در مقابل موسى جلوگيرى كرد، اماآنگاه كه به كلى از تغيير و اصلاح عقيده و عمل آنان نااميد گرديد، به صورت علنى از فرعون و اعمال
ننگين و ظالمانه و مستكبرانهاش بيزارى جست و خود را بهطور كامل از صف فرعونيان جدا كرد؛وَنَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِى مِنَ القَوْمِ الظّالِمِينَ؛(7)و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست قوم ستمكار برهان.برائت آسيه را داراى دو مرحله مىتوان ديد؛ مرحله اول كه در راز و نياز او با خدايش جلوهگر است و
چون از خدا خانهاى در بهشت مىطلبد، مفهوم آن ناخشنودى از خانه دنيوى و مصاحبت فرعون است. و مرحله
دوم كه در آن از فرعون صريحاً بيزارى مىجويد و از خدا رهايى از چنگال كفر و ستم او را مىطلبد.
3 . پناه دادن به اهل ايمان
در راه ايمان، هر كس موظف به اداى وظيفه در حد وسع و توان خويش است و حداقل وظيفه در هنگام عجز ازاصلاح اساسى امور، پشتيبانى مصلحان و حمايت عملى از اهداف آنان است كه در سيره تابناك اين اسوه
قرآنى به چشم مىخورد. اوبهخوبى در حد توان خويش اسوه زمان را پشتيبانى نموده از گزندها مصون
داشت؛ همو بود كه موسى را از رودخانه برگرفت و در دامن خود پرورش داد و بارها فرعون را از كشتن رسول
آينده منصرف كرد و در تربيت جسمى و عاطفى موسى در دوران كودكى، مادرانه كوشيد و در نهايت به ايمان
واقعى رهنمون گشت و بهشت جاودان را بر دنياى فانى برگزيد.