صالح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اليسع، ذوالكفل، الياس، يونس، اسحاق، يعقوب، يوسف، شعيب، موسى،
هارون، داود، سليمان، ايوب، زكريا، يحيى، اسماعيل صادقالوعد، عيسى و محمد صلىالله عليهم
اجمعين) و پيامبران غير نامدار (خضر، يوشعبننون، اشموئيل، شمعون، ارميا، حزقيل، رسولان عيسى) و
ساير شخصيتهاى قرآنى و اسوهها كه به مقام نبوت نايل نشدهاند عبارتند از: طالوت، لقمان،
ذوالقرنين، آسيه، حضرت مريم، مؤمن آل فرعون، صاحب ياسين. و همچنين جماعتهاى اسوه چون اصحاب كهف،
ساحران بنىاسرائيل، اصحاب اخدود، جماعت ابرار، حواريون عيسى و بهترين امت.
2. اسوههاى معصوم و غير معصوم
يكى از تقسيم بندىهاى مطرح درباره اسوههاى قرآنى، تقسيم آنها به چهرههاى معصوم و غير معصوماست. با اين تقسيم، آن دسته از نمونههاى انسانى و الگوهاى قرآنى كه از جانب خداوند به مقام نبوت،
رسالت يا امامت نايل شدهاند، در يك سو، و الگوهايى كه به هيچيك از اين درجات نايل شده، اما در
كسوت انسانى با پيروى محض تعاليم انبيا، پلههاى تعالى را پيمودهاند و در راه ترويج آن تعاليم
كوشيدهاند، در سوى ديگر قرار مىگيرند.
عصمت و مصاديق آن در قرآن
پيش از طرح اسوههاى معصوم و غير معصوم، لازم است وجه مشخصه ايشان يعنى عصمت را باز شناسيم. ازديدگاه شيعه اماميه؛عصمت، نيرويى است كه صاحب خود را از وقوع در گناه و اشتباه حفظ مىكند تا كار واجبى را ترك نكند و
حرامى را مرتكب نشود، در حالى كه قدرت بر ترك واجب يا فعل حرام داشته باشد. به عبارت ديگر، معصوم به
درجهاى از تقوا رسيده است كه خواستههاى نفسانى هرگز بر او غلبه نمىيابد و به حدى از دانش دست
يافته است كه در هيچ مسألهاى خطا نمىكند.(1)تمام انبياى قرآن مصاديق عصمتند و علاوه بر ايشان، امامان شيعه نيز در زمره معصومان قرار دارند؛
چنان كه شيخ مفيد مىگويد:امامان نيز همچون انبيا معصومند و براى آنها حتى گناه صغيره - مگر آنچه در جاى خود بيان شده است - جايز
نيست و چيزى از احكام الهى را فراموش نمىكنند....(2)در قرآن همچون نوح، ابراهيم و ديگران، و اسوههاى غير معصوم قرآن عبارتند از چهرههاى برجسته و
نيكنام عرصه آيات الهى يعنى لقمان، ذوالقرنين، مريم(3)، آسيه، طالوت و برخى ديگر.