مقدّمه
در دوران كنونى كه شاهد اوجگيرى تفكر انقلاب فرهنگى اسلامى و درخشش اسلام ناب محمدى در سراسر جهانهستيم و عرصههاى جديدى براى تعميم و بسط نداى انبيا و تعاليم آسمانى گشوده شده و جهان معاصر بيش از
هر زمان تشنه پيام دلانگيز وحى و چشمبهراه پرتوى نو از خورشيد معنويت است، شناخت عميقتر
تبليغ و اصول و راهكارهاى اساسى و روشهاى مقطعى آن اهميتى دو چندان مىيابد.دستيابى به اين راهكارها و بينش ها با پرواز در آسمان ستاره افشان قرآن و پرتوپذيرى از نورهاى تابان
آن، كه انبيا هستند، ميسر مىگردد. از اين رو، مطالعه سيره تبليغى انبيا و در نگرشى جامعتر،
شخصيتهاى برجسته و اسوههاى قرآن، در رديف مهمترين و ارجمندترين مباحث تبليغى قرار مىگيرد.زواياى ناشناخته دعوت انبيا اعم از عناصر، شيوهها، استراتژىها، ابزارها و اهداف مقطعى به
اندازهاى است كه دهها پژوهش از نوع تحقيق حاضر نيز پاسخگوى نياز امروز نيست. بايد توجه داشت كه
قرآن مهمترين كتاب و راهنماى دعوت است و در اين راهنما حدود يكچهارم آيات به سيره و تبليغ
اسوهها اختصاص دارد. اما تاكنون حتى تفسيرى با نگرش تبليغى بر اين آيات نگاشته نشده است.از آنجاكه پژوهشى كه پيش رو داريم بيشتر حول محور شيوههاى تبليغى اسوههاى قرآنى است، در مطالعه
سيره هر اسوه قرآنى به شيوهاى برجسته تر يا وجهى بارزتر برمىخوريم كه شايسته توجه و اِمعان نظرِ
افزونتر است؛ لذا اين وجه بارز و به يك معنا فصل مميّز دعوت هر نبى يا ولىّ را در آغاز هر مبحث به
مثابه عنوان و شاخصه آن اسوه ذكر كرده و به تفصيل از آن سخن خواهيم گفت؛ مانند نوع اسوه استقامت در
تبليغ، شعيب اسوه اصلاحگرى اقتصادى و ذوالقرنين اسوه زمامدارى. از همين رهگذر، تنوّع اسوههاى
قرآن و گستردگى شيوههاى تبليغى مستفاد از سيره آنان نيز ثابت خواهد گشت.