حضرت صالح(ع)
حضرت صالح(ع) يكى از پيامبران قديم است كه در ميان قوم ثمود برانگيخته شد و به توحيد و خداجويى دعوتكرد. اما قوم ثمود از عناد و فساد در اعمال و افكار خود دست برنداشتند و حتى آيت الهى او (ناقه صالح) را
پى كردند و مستحق صاعقه و عذاب الهى شدند. در قرآن كريم حدود هفتاد آيه دعوت او را حكايت مىكند و
نامش هشت بار در اين آيات ذكر شده است؛ از جمله:إِذ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ ألا تَتَّقون؛(1)آنگاه كه برادرشان صالح به آنان گفت: آيا پروا نداريد؟ وَإِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ؛(2)و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد.وَلَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ؛(3)و به راستى، به سوى ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم كه: خدا را بپرستيد.
صالح اسوه صبر و متانت در برخورد با مخالفان
مطالعه در سيره حيات و دعوت حضرت صالح نشان مىدهد كه اين پيامبر الهى دربرابر برخوردهاى نامعقول وخشونتآميز و معاندانه قوم خود همواره بزرگوارانه رفتار نموده، با اغماض و عفو از خطا و گناهشان در
مىگذشت. در ابتداى روند دعوت صالح با استدلالهاى روشن آنها را به توحيد فرا خواند. استدلالش را
نپذيرفتند، بلكه در عوض، تهمتهاى ناروايى بدو زدند و حتى در نهايت گستاخى از او درخواست نزول عذاب
نمودند. در تمام اين مراحل آنچه از اين مبلّغ گرانقدر و اسوه قرآنى مشاهده گرديد، مواجهه كريمانه و
نگاه مهربانانه و گذشت بزرگوارانه و خطاپوشى پدرانه بود. بنابراين بهحق مىتوان او را اسوه قرآن
در صبر و متانت در رفتار با مخالفان دانست.