3. اسوه‏هاى همه جانبه و اسوه‏هاى يك بعدى - اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان - نسخه متنی

مصطفی عباسی مقدم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از سوى ديگر، وجود اسوه‏هاى غير معصوم، اميد به هدايت را در پيروان افزايش مى‏دهد و آنان را به تحرك
و پويايى در راه وصول به تعالى تشويق مى‏نمايد. در واقع، اين چهره‏ها كه به‏عنوان نمونه از سوى
قرآن معرفى شده‏اند، در حقيقت نمونه‏هاى عالى تأسى و پيروى اسوه‏ها هستند و قرآن ايشان را براى
اثبات حقانيت دعوت الهى و امكان تأسى به آن ارائه فرموده است.

جالب آن‏جاست كه قرآن وقتى در صدد شناساندن مَثَل و الگوى مشخص مردم باايمان برمى‏آيد، از دو زن
نام مى‏برد كه هر دو اصطلاحاً از اسوه‏هاى غيرمعصومند؛

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ... وَمَرْيَمَ
ابْنَتَ‏عِمْرانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَها...؛(4)

و خداوند براى مؤمنان، آسيه همسر فرعون را مثل آورد... ومريم دخت عمران را كه دامنش را پاكيزه داشت....
براساس آنچه گفته آمد، اسوه‏هاى معصوم قرآن عبارتند از 26 پيامبرى كه نامشان در قرآن ذكر شده و چند
پيامبر ديگر همچون خضر و يوشع كه على‏رغم ذكر داستانشان، نامى از آنان نيامده است، و مراد از
اسوه‏هاى غير معصوم، ساير شخصيت‏هاى بزرگ و ستودنى قرآنند كه عبارتند از:

حضرت مريم، مؤمن آل
فرعون، صاحب ياسين، لقمان، آسيه، ذوالقرنين، طالوت؛ و همچنين از ميان گروه‏هاى اسوه، اصحاب كهف،
ساحران بنى‏اسرائيل، حواريون عيسى، اصحاب اخدود و جماعت ابرار.

3. اسوه‏هاى همه جانبه و اسوه‏هاى يك بعدى

اسوه‏هاى قرآن داراى مراتب و درجه‏هاى متفاوتند و با آنكه ايمان به تمام انبيا جز اصول اسلام حنيف
است، مقام پيامبران متفاوت و داراى رفعت بيش و كم مى‏باشد؛

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ؛(5)

(از ميان) آن پيامبران، بعضى را بر بعض ديگر فضيلت بخشيديم.

وَلَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى‏ بَعْضٍ وَآتَيْنا داوُدَ زَبُوراً؛(6)

و به راستى، برخى از پيامبران را بر برخى ديگر برترى داديم و (كتاب) زبور را به داود ارزانى داشتيم.

گوناگونى القاب اعطا شده به انبيا و اوليا در قرآن جلوه‏اى از اين تفاضل معنوى است؛ برخى را لقب نبى
و يا رسول داده و برخى را شاهد (اِنّا أرْسلناكَ شاهداً)(7) معرفى كرده، بعضى را صديق (إنّه كان
صِدِّيقاً نَبِيًّا)(8)
و پاره‏اى را آيه قلمداد نموده (وجَعَلْنَاهَا وَابْنَها آيةً)(9) و برخى را
مَثَل شمرده است (وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَةَ فِرْعَوْنَ).(10)

تفاوت ديگر ايشان در مقام الگويى است كه قرآن به هر يك از آنان اعطا كرده است. در منظر قرآن ستايش
بليغى از رفتار، سيره و افكار برخى اوليا شده، و در مورد بعضى ديگر در بُعدى خاص تمجيد شده است. به
عبارت ديگر، آيات قرآن عده‏اى از آنان را شايسته پيروى مطلق جمله مردمان و برخى ديگر را شايسته
اقتداى مردم در زمينه‏هايى محدود قلمداد نموده است.

بنابراين اسوه‏هاى قرآن را از حيث شايستگى
اقتدا مى‏توان به دو دسته تقسيم‏كرد:

/ 429