بررسى شيوههاى تبليغى عملى و گفتارى اصحاب كهف
1 . قيام دربرابر سلطان مشرك و ظالم
ياران كهف در جامعهاى رشد كرده و به جايگاه عالى دنيوى رسيده بودند كه كفر و ستم در تمام شريانهاىآن جارى بود و آنان پيامدهاى ظلم و شرك را بهخوبى مشاهده مىكردند، پس قاطعانه تصميم به مقابله با
آن، به هر شكل ممكن گرفته، بىدرنگ قيام خود را آغاز كردند. در روايتى از امام صادق(ع) كه در تفسير
الميزان نقل شده چنين آمده است:اصحاب كهف و رقيم در زمان پادشاهى جبار و ستمگر زندگى مىكردند كه اهل مملكت خود را به پرستش بتها
دعوت مىكرد و هر كس از فرمانش سر باز مىزد او را مىكشت. اصحاب كهف مردمى با ايمان و خداجو بودند
(كه به اين كار تن نمىدادند).(4)درايت ايشان اقتضا مىكرد كه اين قيام برخاسته از عمق باور را طى مراحلى سنجيده پيش برند. از اين رو
ابتدا به بيان عقايد توحيدى خويش پرداختند؛وَرَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ لَنْ
نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً؛(5)