شيوههاى تبليغى حضرت صالح(ع)
1 . دعوت به پرستش خداى يگانه
در حالى كه قوم صالح پرستش بتان را به عنوان اعتقاد و عادتى ديرين در زندگى پذيرفته بود، صالح چونانبياى ديگر ابتدا پيام توحيد را به گوششان مىرساند:وَلَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ
فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ.(4)و به راستى به سوى ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم كه: خدا را بپرستيد پس به ناگاه آنان دو دسته
متخاصم شدند.وَإِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مالَكُمْ مِنْ إِلهٍ
غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْرَبِّكُمْ؛(5)و به سوى قوم ثمود، صالح، برادرشان را فرستاديم، گفت: اى قوم من، خدارا بپرستيد، براى شما معبودى جز
او نيست؛ در حقيقت براى شما از جانب خدايتان دليلى آشكار آمده است.و خود را بر اين ادعا داراى بينه و حجت آشكار مىداند؛قالَ يا قَوْمِ أََرأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى مِنْهُ رَحْمَةً
فَمَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْعَصَيْتُهُ؛(6)گفت: اى قوم من، چه بينيد، اگر در اين دعوا بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و او از جانب خود رحمتى
به من داده باشد پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى دربرابر خدا مرا يارى مىكند؟ در كتاب كافى ضمن حديثى از حضرت امام باقر(ع) بر دعوت توحيدى صالح تأكيد شدهاست،
رسولخدا(ص) از جبرئيل درباره كيفيت عذاب و هلاك قوم صالح سؤال كرد. گفت:اى محمد، صالح به سوى قومش
مبعوث گرديد در حالى كه شانزده سال داشت، پس ميان ايشان (به زندگانى و دعوت) به سر برد تا به 120 سالگى
رسيد، اما در هيچ خيرونيكى او را اجابت نكردند، و فرمود: ايشان هفتاد بت داشتند كه آنها را به غير از
خدا مىپرستيدند....(7)اين روايت به شكل مفصلترى در حيات القلوب ذكر شده و در آن مناظره توحيدى صالح با قومش تشريح شده
است.(8)