شيوه‏هاى تبليغى حضرت صالح(ع) - اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان - نسخه متنی

مصطفی عباسی مقدم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شيوه‏هاى تبليغى حضرت صالح(ع)

1 . دعوت به پرستش خداى يگانه

در حالى كه قوم صالح پرستش بتان را به عنوان اعتقاد و عادتى ديرين در زندگى پذيرفته بود، صالح چون
انبياى ديگر ابتدا پيام توحيد را به گوششان مى‏رساند:

وَلَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ
فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ.(4)

و به راستى به سوى ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم كه: خدا را بپرستيد پس به ناگاه آنان دو دسته
متخاصم شدند.

وَإِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مالَكُمْ مِنْ إِلهٍ
غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ‏رَبِّكُمْ؛(5)

و به سوى قوم ثمود، صالح، برادرشان را فرستاديم، گفت: اى قوم من، خدارا بپرستيد، براى شما معبودى جز
او نيست؛ در حقيقت براى شما از جانب خدايتان دليلى آشكار آمده است.

و خود را بر اين ادعا داراى بينه و حجت آشكار مى‏داند؛

قالَ يا قَوْمِ أََرأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى وَآتانِى مِنْهُ رَحْمَةً
فَمَنْ يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِنْ‏عَصَيْتُهُ؛(6)

گفت: اى قوم من، چه بينيد، اگر در اين دعوا بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و او از جانب خود رحمتى
به من داده باشد پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى دربرابر خدا مرا يارى مى‏كند؟

در كتاب كافى ضمن حديثى از حضرت امام باقر(ع) بر دعوت توحيدى صالح تأكيد شده‏است،
رسول‏خدا(ص) از جبرئيل درباره كيفيت عذاب و هلاك قوم صالح سؤال كرد.

گفت:اى محمد، صالح به سوى قومش
مبعوث گرديد در حالى كه شانزده سال داشت، پس ميان ايشان (به زندگانى و دعوت) به سر برد تا به 120 سالگى
رسيد، اما در هيچ خيرونيكى او را اجابت نكردند، و فرمود: ايشان هفتاد بت داشتند كه آنها را به غير از
خدا مى‏پرستيدند....(7)

اين روايت به شكل مفصل‏ترى در حيات القلوب ذكر شده و در آن مناظره توحيدى صالح با قومش تشريح شده
است.(8)

/ 429